الهام عرفانی آداب؛ جواد مصر آبادی؛ تقی زوار
دوره 4، شماره 11 ، فروردین 1392، صفحه 1-54
چکیده
در طول دو دهه اخیر محققان زیادی به بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری بر پیشرفت تحصیلی فراگیران در قالب تحقیقات آزمایشی یا نیمه آزمایشی پرداختهاند که نتایج متفاوتی به دست آمده است، بنابراین لزوم استفاده از پژوهش فراتحلیل جهت ارائه نتیجه کلی احساس میشود. هدف: این پژوهش با بهره گیری از روش فراتحلیل به ترکیب نتایج کمی حاصل ...
بیشتر
در طول دو دهه اخیر محققان زیادی به بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای یادگیری بر پیشرفت تحصیلی فراگیران در قالب تحقیقات آزمایشی یا نیمه آزمایشی پرداختهاند که نتایج متفاوتی به دست آمده است، بنابراین لزوم استفاده از پژوهش فراتحلیل جهت ارائه نتیجه کلی احساس میشود. هدف: این پژوهش با بهره گیری از روش فراتحلیل به ترکیب نتایج کمی حاصل از پژوهشهای مختلف در مورد روابط علی راهبردهای یادگیری با پیشرفت تحصیلی پرداخته است. روش: جهت نیل به این هدف در پژوهش حاضر از یافتههای کمّی 28 پژوهش استفاده شد که از این مطالعات 53 اندازه اثر محاسبه گردید. مطالعاتی که در این پژوهش مورد استفاده قرار گرفتند از دانشگاهها و مراکز مختلف پژوهشی شامل دانشگاه های شهید رجایی، شهید بهشتی، تربیت معلم تهران، تهران، الزهرا(س)، علامه طباطبائی، تربیت مدرس، شهید چمران اهواز، شیراز، اصفهان، تبریز و پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، مرکز اسناد و اطلاعات مدارک علمی ایران و بانکهای اطلاعاتی SID, noormags, magiran جمع آوری شدند و بعد از بررسی ملاکهای ورود و خروج، شاخصهای آماری پژوهشهای منتخب با نرم افزار CMAویرایش 2 تحلیل شدند. نتایج ترکیبی نشان دادند آموزش راهبردهای یادگیری در هر دو گروه فراگیران دختر و پسر تأثیر معناداری و بزرگی بر پیشرفت تحصیلی آنها داشته است. بنابراین میتوان نتیجه گرفت که جنسیت نقش تعدیل کننده بر روابط بین آموزش راهبردهای یادگیری بر پیشرفت تحصیلی ندارد. با توجه به نتایج فراتحلیل در مورد اندازه اثر بزرگ آموزش راهبردهای یادگیری بر پیشرفت تحصیلی و نیز مبانی نظری موجود همچون نظریه فرآشناخت و پردازش اطلاعات میتوان به این نتیجه رسید که آموزش این راهبردها میتواند به بهبود شاخصهای پیشرفت تحصیلی فراگیران کمک کند.
حمیده پاک مهر؛ فاطمه میردورقی؛ علی غنایی چمن آباد؛ مرتضی کرمی
دوره 4، شماره 11 ، فروردین 1392، صفحه 33-54
چکیده
زمینه: اهمیت گرایش به تفکر انتقادی در نظام آموزشی و برنامههای درسی در سطوح قبل از آموزش عالی ضرورت وجود ابزاری با فرم کوتاه جهت سنجش این سازه را نشان میدهد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی روایی، اعتبار و ساختار عاملی پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی ریکتس (2003) در دانشآموزان مقطع متوسطه صورت گرفت. روش: در این پژوهش توصیفی پیمایشی، ...
بیشتر
زمینه: اهمیت گرایش به تفکر انتقادی در نظام آموزشی و برنامههای درسی در سطوح قبل از آموزش عالی ضرورت وجود ابزاری با فرم کوتاه جهت سنجش این سازه را نشان میدهد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی روایی، اعتبار و ساختار عاملی پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی ریکتس (2003) در دانشآموزان مقطع متوسطه صورت گرفت. روش: در این پژوهش توصیفی پیمایشی، با روش نمونه گیری خوشهای چند مرحلهای نمونهای 472 نفر (270 دختر و 202 پسر) از دانشآموزان مقطع متوسطه شهر مشهد در سال تحصیلی 90-89 انتخاب شدند و پرسشنامه گرایش به تفکر انتقادی را تکمیل نمودند. روایی این پرسشنامه، از طریق روایی محتوا، روایی سازه و روایی عاملی ارزیابی شد. اعتبار این پرسشنامه نیز از طریق همسانی درونی و روش تصنیف (دو نیمه کردن) مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها: ضرایب آلفای کرونباخ برای تمام خرده مقیاسها و کل مقیاس در هر دو جنس و کل آزمودنیها از نظر روانسنجی مطلوب به دست آمد؛ و تمامی همبستگیهای بین خرده مقیاسها و نمره کل مقیاس نیز معنادار بود. نتایج حاصله از تحلیل عاملی تأییدی نیز حاکی از برازش مطلوب و قابل قبول مادهها داشت. نتایج روش دو نیمه کردن نیز نشان داد ضریب قابلیت اعتماد آزمون در حد مطلوبی است. نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر میتوان گفت که نسخهی فارسی پرسشنامهی گرایش به تفکر انتقادی، در جامعهی ایران اعتبار و روایی خوبی دارد و میتوان از آن برای سنجش میزان گرایش به تفکر انتقادی در دانشآموزان مقطع متوسطه بهره گرفت.
حسین عبدالهی؛ عباس بازرگان
دوره 4، شماره 11 ، فروردین 1392، صفحه 55-76
چکیده
چکیده هدف: پژوهش حاضر به دنبال شناسائی عناصر تشکیل دهنده بهرهوری آموزشی اعضای هیأت علمی، ساخت و اعتباریابی مقیاس سنجش بهرهوری آموزشی اعضای هیأت علمی بوده است. روش:آمیخته (استفاده از گروه کانونی و روش تحلیل عاملی). جامعه آماری این تحقیق عبارتند از: اعضای هیأت علمی پیمانی، رسمی- آزمایشی و رسمی ـ قطعی (زن و مرد) شاغل در دانشکدههای ...
بیشتر
چکیده هدف: پژوهش حاضر به دنبال شناسائی عناصر تشکیل دهنده بهرهوری آموزشی اعضای هیأت علمی، ساخت و اعتباریابی مقیاس سنجش بهرهوری آموزشی اعضای هیأت علمی بوده است. روش:آمیخته (استفاده از گروه کانونی و روش تحلیل عاملی). جامعه آماری این تحقیق عبارتند از: اعضای هیأت علمی پیمانی، رسمی- آزمایشی و رسمی ـ قطعی (زن و مرد) شاغل در دانشکدههای دهگانه علوم انسانی دانشگاه تهران در سال تحصیلی 87-1386. نمونه مورد مطالعه براساس روش تصادفی طبقه ای به تعداد 200 نفر انتخاب شدند. تعدادی از پرسشنامههای عودت داده شده به علت نقص در دادهها کنار گذاشته شدند. در نهایت 137 پرسشنامه تکمیل شده مورد بررسی وتحلیل قرار گرفت. تهیه مقیاس سنجش بهرهوری آموزشی اعضای هیأت علمی در سه مرحله به شرح زیرانجام شد: الف) تحلیل نتایج حاصل از مطالعه پیشینه تحقیق برای بدست دادن مؤلفه های تشکیل دهنده بهرهوری آموزشی.ب) تهیه گویههای پرسشنامه برای اجرای اولیه.ج)اجرای نهایی واعتباریابی مقیاس سنجش بهرهوری آموزشی: پس از اجرای مراحل اول و دوم پژوهش، با اجرای مقدماتی پرسشنامه بر روی نمونه محدودی از جامعه آماری و تجزیه و تحلیل نتایج بدست آمده اصلاحات لازم در نسخه اولیه پرسشنامه به عمل آمد. پیش نویس اولیه نسخه اصلاح شده براساس نظر تیم پژوهشی و چند تن از صاحبنظران سنجش، تهیه شد. حاصل این مرحله از پژوهش تدوین ابزار نهایی برای اجرای مرحله میدانی پژوهش بود.ضریب اعتبار مجموعه سنجه های مقیاس از طریق آلفای کرانباخ به میزان 92/0 محاسبه شد. جهت بررسی روایی مقیاس ازتحلیل عاملی به روش مؤلفه های اصلی استفاده شده است.یافتهها: حاصل این تحقیق شناسائی عناصر تشکیل دهنده بهرهوری آموزشی در 8 دسته میباشد. همچنین مقیاسی در42 گویه ساخته شد که با استفاده از آن میتوان بهرهوری آموزشی اعضای هیأت علمی را اندازه گیری و در سطح گروه آموزشی و دانشکده مورد تحلیل قرار داد. این مقیاس 65 درصد واریانس کل متغیر مورد نظر را تبیین میکند.
سیمین رونقی؛ علی دلاور؛ محمدعلی مظاهری
دوره 4، شماره 11 ، فروردین 1392، صفحه 77-99
چکیده
هدف این پژوهش با بهره گیری از مبانی نظریه دلبستگی، ساخت و هنجاریابی مقیاسی برای سنجش دلبستگی کودکان 12-6 ساله بود. گروه نمونه از 500 دانش آموز پایه های اول تا پنجم مقطع ابتدایی دبستانهای شهر کرج با استفاده از روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده و مورد آزمون قرار گرفتند. برای ساخت آزمون مراحل زیر طی شد: بررسی مبانی نظری و پیشینه تحقیقات ...
بیشتر
هدف این پژوهش با بهره گیری از مبانی نظریه دلبستگی، ساخت و هنجاریابی مقیاسی برای سنجش دلبستگی کودکان 12-6 ساله بود. گروه نمونه از 500 دانش آموز پایه های اول تا پنجم مقطع ابتدایی دبستانهای شهر کرج با استفاده از روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده و مورد آزمون قرار گرفتند. برای ساخت آزمون مراحل زیر طی شد: بررسی مبانی نظری و پیشینه تحقیقات 2 - تهیۀ مخزن جملات شامل رفتارهای اضطراب (از جدایی و طرد شدن توسط نگار دلبستگی) و رفتارهای اجتناب (از ایجاد پیوند و رابطه عاطفی با نگار دلبستگی) 3- تهیه و اجرای آزمون مقدماتی و حذف وتغییر جملات نامناسب 4- ساخت یک مقیاس 28 جمله ای و 5- اجرای نهایی و تعیین ویژگیهای اماری آزمون اعتبار محتوایی آزمون به تأیید دو نفر متخصص در این زمینه رسید. ضریب اعتبار (آلفای کرونباخ) محاسبه شده در مؤلفه اضطراب 82/0ودر مؤلفه اجتناب 90 /0 بود. نتایج حاصل از بازآزمایی نشان داد همبستگی بین نمرهها در دو اجرا در سطح 001/0 معنیدار بوده و میانگین مؤلفه ها در هیچ سطحی تفاوت نداشتند. روایی همزمان توسط اجرای یک پرسشنامه محقق ساخته در زمینه وجود مشکلات رفتاری، تحصیلی، سازگاری با دوستان و با مدرسه در آزمودنیها بررسی شدکه آن نتایج تأیید کننده روایی همزمان آزمون بودند. سپس مشخصههای هنجاری آزمون تهیه و تنظیم گردیدند. نتایج نشان میدهند مقیاس دلبستگی کودکان 12-6 ساله از اعتبار و روایی کافی برخوردار میباشد.
فاطمه قائمی
دوره 4، شماره 11 ، فروردین 1392، صفحه 100-111
چکیده
مقدمه: با نظر به اهمیت بررسی عوامل مؤثر بر پیوند عضو در ایران، پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی، اعتبار و روایی مقیاس عوامل مؤثر بر پیوند عضو در ایران صورت گرفت. روش: در قالب یک طرح توصیفی پیمایشی، نمونهای 210 نفری از دانشجویان با روش نمونه گیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شد، مقیاس را تکمیل نمودند. روایی این پرسشنامه، از طریق ...
بیشتر
مقدمه: با نظر به اهمیت بررسی عوامل مؤثر بر پیوند عضو در ایران، پژوهش حاضر با هدف بررسی ساختار عاملی، اعتبار و روایی مقیاس عوامل مؤثر بر پیوند عضو در ایران صورت گرفت. روش: در قالب یک طرح توصیفی پیمایشی، نمونهای 210 نفری از دانشجویان با روش نمونه گیری خوشهای چند مرحلهای انتخاب شد، مقیاس را تکمیل نمودند. روایی این پرسشنامه، از طریق روایی محتوا، روایی سازه و روایی عاملی ارزیابی شد. همچنین برای بررسی روایی سازه، روش تحلیل عاملی تأییدی بکار رفت. اعتبار این مقیاس نیز از طریق ضریب آلفای کرونباخ مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها: الگوی ضرایب همبستگی بین خرده مقیاسها بیانگر روایی سازه خوب این مقیاس بود. نتایج حاصله از تحلیل عاملی اکتشافی تأییدی نیز حاکی از برازش مطلوب و قابل قبول مادهها بود. همچنین، ضرایب آلفای کرونباخ برای تمام خرده مقیاسها و کل مقیاس از نظر روانسنجی مطلوب به دست آمد و ضریب قابلیت اعتماد نیز مناسب بود.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر میتوان گفت که مقیاس ساخته شده در جامعهی ایران اعتبار و روایی خوبی دارد و میتوان از آن برای ارزیابی عوامل مؤثر بر پیوند عضو در ایران بهره گرفت.
اصغر مینایی
دوره 4، شماره 11 ، فروردین 1392، صفحه 113-151
چکیده
در سنجشهای بینالمللی مانند تیمز و پرلز لازم است تا آزمونهای مورد استفاده از همارزی سازه که به مقایسهپذیری سازه معروف است برخوردار بوده و سئوالها تا حد ممکن برای تمام کشورها و گروههای مشارکتکننده، یکسان عمل نمایند. در پژوهش حاضر تلاش شد تا مقایسهپذیری سازهای آزمون علوم پایه هشتم (سوم راهنمایی) تیمز 2007 و کارکرد افتراقی ...
بیشتر
در سنجشهای بینالمللی مانند تیمز و پرلز لازم است تا آزمونهای مورد استفاده از همارزی سازه که به مقایسهپذیری سازه معروف است برخوردار بوده و سئوالها تا حد ممکن برای تمام کشورها و گروههای مشارکتکننده، یکسان عمل نمایند. در پژوهش حاضر تلاش شد تا مقایسهپذیری سازهای آزمون علوم پایه هشتم (سوم راهنمایی) تیمز 2007 و کارکرد افتراقی سئوالهای آن در بین دانشاموزان ایران و آمریکا و همچنین میزان تأثیر سئوالهای دارای کارکرد افتراقی بر عملکرد دانشآموزان ایرانی مورد بررسی قرار گیرد. برای تحلیل دادهها و پاسخگویی به سئوالهای پژوهش از ترکیبی از رویکردهای تحلیل عاملی تأییدی و نظریه سئوال ـ پاسخ استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی نشان میدهد که آزمون علوم از مقایسهپذیری سازه در بین دو گروه مورد مطالعه برخوردار است. این یافته بدان معنا است که دانشآموزان دو کشور ایران و آمریکا برای دادن پاسخ به سئوالهای علوم از چارچوب مفهومی یکسانی استفاده میکنند. با این حال، نتایج حاصل از تحلیل کارکرد افتراقی سئوالها نشان میدهد 62% سئوالهای درس علوم تیمز 2007 علیه دانشآموزان ایران از کارکرد افتراقی برخوردارند. به طور خلاصه، به نظر میرسد که عملکرد ضعیف دانشآموزان ایران در درس علوم تیمز 2007 را نمیتوان به کارکرد افتراقی سئوالها نسبت داد و بایستی علل آن را جایی دیگر جستجو کرد. مسئولان وزارت آموزش و پرورش و متولیان امر آموزش در کشور بایستی تلاش کنند تا با تهیه محتواهای آموزشی مناسب، مفاهیم مهم هر حوزه را به صورت زنجیرهوار و در ارتباط با یکدیگر آموزش دهند و تلاش کنند تا توانایی و مهارت تفکر واگرا و چند بُعدی را در دانشآموزان پرورش دهند. همچنین بایستی تلاش شود تا از روش سنتی آموزش که به شکل سخنرانی و عمدتا نظری صورت میگیرد فاصله گرفت و دانشآموزان را درگیر فعالیتهای عملی و آزمایشگاهی نمود.
اسماعیل زارعی زوارکی
دوره 4، شماره 11 ، فروردین 1392، صفحه 151-169
چکیده
چکیده
زمینه: فرایند آموزش یعنی یاددهی و یادگیری را میتوان حاصل تعامل هر سه عنصر معلم، شاگرد و محتوا در نظر گرفت. بیشتر یادگیریها و آموزشهای کلاسی از طریق تعامل صورت میگیرد از این رو وجود تعامل برای ایجاد جوامع یادگیری، اساسی و بنیادی است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت تعامل در برنامه درسی الکترونیکی دانشگاه صنعتی خواجه ...
بیشتر
چکیده
زمینه: فرایند آموزش یعنی یاددهی و یادگیری را میتوان حاصل تعامل هر سه عنصر معلم، شاگرد و محتوا در نظر گرفت. بیشتر یادگیریها و آموزشهای کلاسی از طریق تعامل صورت میگیرد از این رو وجود تعامل برای ایجاد جوامع یادگیری، اساسی و بنیادی است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت تعامل در برنامه درسی الکترونیکی دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی صورت گرفته است.
روش: روش مورد استفاده در این پژوهش روش تحقیق پیمایشی مقطعی میباشد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانشجویان رشته های مهندسی کامپیوتر، مهندسی صنایع و مهندسی فناوری اطلاعات و همچنین کلیه اساتید و آموزشیاران دوره های آموزش الکترونیکی دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی است که در سال تحصیلی 89-1388 در این مرکز آموزشی مشغول تحصیل و تدریس بودند. برای گرد آوری دادهها از پرسشنامههای محقق ساخته استفاده گردید. یافتهها: تجزیه و تحلیل دادهها که با استفاده از آمار توصیفی و آمار استباطی انجام گرفت نشان داد که تعامل میان استاد، دانشجو و محتوا در برنامه درسی الکترونیکی دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی در سطح پایینتر از میانگین قرار دارد.
افروز بهرامیان؛ حبیب هادیان فرد؛ نوراله محمدی؛ چنگیز رحیمی
دوره 4، شماره 11 ، فروردین 1392، صفحه 170-195
چکیده
هدف: هدف پژوهش حاضر، هنجاریابی آزمون بینایی- حرکتی بندر گشتالت II برای کودکان مدارس ابتدایی شیراز بوده است. در این هنجاریابی 473 دختر و 427 پسر 4 تا 11 ساله از 8 مدرسه واقع در نواحی چهارگانهی آموزش و پرورش شیراز و براساس روش نمونه گیری طبقه بندی شده تصادفی، انتخاب شدند. روش: برای بررسی پایایی آزمون از روشهای بازآزمایی و تنصیف استفاده ...
بیشتر
هدف: هدف پژوهش حاضر، هنجاریابی آزمون بینایی- حرکتی بندر گشتالت II برای کودکان مدارس ابتدایی شیراز بوده است. در این هنجاریابی 473 دختر و 427 پسر 4 تا 11 ساله از 8 مدرسه واقع در نواحی چهارگانهی آموزش و پرورش شیراز و براساس روش نمونه گیری طبقه بندی شده تصادفی، انتخاب شدند. روش: برای بررسی پایایی آزمون از روشهای بازآزمایی و تنصیف استفاده شد. به منظور احراز روایی آزمون از 4 روش استفاده شد: مقایسهی آزمون بندر گشتالت II و آزمون بندر گشتالت (سیستم نمرهگذاری کوپیتز)، مقایسه با آزمون خط زنی، بررسی نحوه عملکرد کودکان مبتلا به ADHD و LD در آزمون بندر گشتالت II. در این راستا برای دو روش اول از ضرایب همبستگی و برای دو روش دوم از آزمون t مستقل استفاده شد. یافتهها و نتیجهگیری: ضریب پایایی حاصل از بازآزمایی آزمون در مرحله نسخه برداری برابر با 94/0 و در مرحله یادآوری 76/0 بود. میانگین کلی ضریب پایایی تنصیف برای تمام رده های سنی برابر با 80/0 محاسبه شد. نتایج حاصل از سنجش روایی آزمون نشانگر روایی بالای آزمون بندر گشتالت II برای استفاده در ایران بوده و بیانگر این نکته است که در این فرهنگ نیز از این آزمون میتوان به عنوان ابزار سنجشی و تشخیصی مناسبی استفاده کرد. یکی از نتایج این هنجاریابی آن بود که برخلاف گفتهی کوپیتز (1963)، عوامل فرهنگی و اجتماعی میتواند روی نحوهی کارکرد کودکان در آزمون بندر گشتالت II اثر بگذارد. بدین معنی که کودکان متعلق به گروه های فرهنگی و اجتماعی بالاتر، نسبت به گروه های فرهنگی و اجتماعی پایینتر، در آزمون بندر گشتالت II کارکرد بهتری از خود نشان میدهند. در این هنجاریابی عملکرد آزمودنیهای دختر به طور معنیداری بهتر از عملکرد آزمودنیهای پسر بود.