سمیه پوراحسان؛ محمد رضا فلسفی نژاد؛ علی دلاور؛ نورعلی فرخی؛ احمد برجعلی
چکیده
هدف از انجام این پژوهش، کاربست رویکرد چندسطحی درتعیین نقش مولفههای ناکارآمد فراشناختی مرتبط با گرایش به مصرف دانش-آموزان استان کرمان بود. روش این تحقیق همبستگی بود و برای انجام این تحقیق 1000 نفر از دانشآموزان استان کرمان با روش نمونه-گیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامههای آمادگی اعتیاد زرگر، ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش، کاربست رویکرد چندسطحی درتعیین نقش مولفههای ناکارآمد فراشناختی مرتبط با گرایش به مصرف دانش-آموزان استان کرمان بود. روش این تحقیق همبستگی بود و برای انجام این تحقیق 1000 نفر از دانشآموزان استان کرمان با روش نمونه-گیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامههای آمادگی اعتیاد زرگر، پرسشنامه فراشناختی ولز استفاده شد. نتایج رویکرد چندسطحی با استفاده از مدل آنووای یکراهه با اثرات تصادفی نشان داد که چهار مولفه (باورهای مثبت در مورد نگرانی، باورهای منفی در مورد نگرانی، اطمینانشناختی پایین و خودآگاهیشناختی) واریانس گرایش به اعتیاد را حدود 49 درصد در سطح مدرسه تبیین کرد. همچنین مدل عرض از مبدا تصادفی، 12 درصد از واریانس سطح دانشآموز را در گرایش به مصرف مواد تبیین میکنند، معناداری خیدو با مقدار 37/983 در سطح معناداری (P<0/001) در اینجا نشاندهنده تغییر معنادار مدل پوچ و مدل 1 است در پاسخ به این سوال که چقدر رابطه بین گرایش به سوءمصرف مواد و مولفههای سطح دانشآموزان در بین مدارس مشابه است از مدل کامل با متغیرهای سطح دانشآموز و مدرسه یعنی مدل 2 استفاده شد. در مدل 2 نتایج نشان داد که در سطح مدرسه میانگین باور مثبت و خودآگاهی شناختی با گرایش به سوءمصرف مواد رابطه معناداری دارد ولی میانگین اطمینانشناختی و باورمنفی با گرایش به سوءمصرف رابطه معناداری ندارد در حالیکه در سطح دانشآموزان اطمینانشناختی و باورمنفی با گرایش به مصرف مواد رابطه معناداری در سطح (P<0/01) دارد. در مجموع میتوان بیان داشت که در زمینه متغیرهای مرتبط با نمونههایی که ماهیت آشیانهای دارند، لزوم استفاده از همه سطوح در تحلیل دادهها الزامی است.
ریحانه رحیمی؛ جلیل یونسی؛ مهران مکرمی
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین مهارتهای پایه آزمون خواندن و درک مطلب وتحلیل سوالهای آزمون و درنهایت تعیین نقاط ضعف و قوت آزمودنیها از طریق مدلهای سنجش تشخیصی شناختی با تحلیل باز برازش بود. دادههای مورد بررسی در این پژوهش شامل پاسخنامه 3000 نفر از شرکت کنندگان در آزمون سراسری کارشناسی ارشد رشته زبان انگلیسی بود که از بین 16044 نفرشرکت کننده ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تعیین مهارتهای پایه آزمون خواندن و درک مطلب وتحلیل سوالهای آزمون و درنهایت تعیین نقاط ضعف و قوت آزمودنیها از طریق مدلهای سنجش تشخیصی شناختی با تحلیل باز برازش بود. دادههای مورد بررسی در این پژوهش شامل پاسخنامه 3000 نفر از شرکت کنندگان در آزمون سراسری کارشناسی ارشد رشته زبان انگلیسی بود که از بین 16044 نفرشرکت کننده به تصادف انتخاب شده بود. در ابتدا با کمک نظر متخصصین یک ماتریسQ که شامل روابط بین 20 سوال آزمون خواندن با 7 مهارت پایه بود تشکیل گردید و سپس با بکارگیری مدل G-DINA تجزیه و تحلیل نهایی انجام شد. در نهایت با استفاده از روش پسینی مورد انتظار در چهارچوب مدل G-DINA احتمال تسلط هر فرد بر هریک از مهارتها با کمک بسته CDM در مجیط نرم افزار R محاسبه شد و با تعیین نقطه برش 6/0 برای حد تسلط، افراد مورد بررسی در هریک از مهارتها به دو گروه مسلط و غیر مسلط تقسیم شدند. یافتههای حاصل از پژوهش نشان داد که در هریک از مهارتها بیشتر افراد به حد تسلط نرسیدهاند، البته وضعیت افراد در مهارت SUM(تجزیه و تحلیل و ارزیابی اهمیت نسبی اطلاعات موجود در متن با کمک تفاوت قائل شدن بین ایده اصلی و جزئیات) نسبت به سایر مهارتها بهتر بود و حدود نیمی از افراد در این مهارت به حد تسلط رسیدهبودند. نتیجهی نهایی گویای این مطلب بود که بهطور کلی وضعیت آزمودنیها در کاربرد راهبردهای شناختی برای رسیدن به پاسخ صحیح نامطلوب میباشد و باید این راهبردها در سرفصلهای درسی مهارت خواندن و درک مطلب گنجانده شود.
معصومه استاجی؛ نگار بابانژاد کفشگر
چکیده
این مطالعه قصد داشت تا در آزمون بزرگی چون کنکور کارشناسی ارشد آموزش زبان انگلیسی در ایران، سوالاتی که حاوی کنش افتراقی جنسیتی باشند را با استفاده از دو نمونه از کاربردیترین و مفیدترین روشها (رگرسیون لجیستیک و منتل-هنسزل) پیدا کند. به علاوه، یک تحلیل محتوایی از سوالات پیدا شدهی حاوی کنش افتراقی انجام شد تا منابع زبانی چنین سوگیریهایی ...
بیشتر
این مطالعه قصد داشت تا در آزمون بزرگی چون کنکور کارشناسی ارشد آموزش زبان انگلیسی در ایران، سوالاتی که حاوی کنش افتراقی جنسیتی باشند را با استفاده از دو نمونه از کاربردیترین و مفیدترین روشها (رگرسیون لجیستیک و منتل-هنسزل) پیدا کند. به علاوه، یک تحلیل محتوایی از سوالات پیدا شدهی حاوی کنش افتراقی انجام شد تا منابع زبانی چنین سوگیریهایی مشخص شوند. دادهها از پایگاه دادههای سازمان سنجش ایران به دست آمد. پاسخنامههای 2217 زن و 735 مرد در کنکور سال 2015 برای یافتن سوالاتی که حاوی رفتارهای انحرافی بودند بررسی شدند. نتایج حاصل از روش رگرسیون لجستیک نشان داد که هشت سوال شامل کنش افتراقی بودند. چهار سوال از این سوالات به نفع آقایان و چهار سوال هم به نفع خانمها سوگیر بودند. یازده سوال توسط روش منتل-هنسزل به عنوان سوالات حاوی کنش افتراقی شناخته شدند که شش مورد از آنها به نفع آقایان و پنچ مورد به نفع خانمها سوگیری داشتند. تحلیل محتوایی سوالات حاوی کنش افتراقی، هیچ دلیل زبانی خاصی را برای رفتار افتراقی سوالات نشان نداد.
محمد عسگری؛ فاطمه عموعموها
چکیده
هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر استفاده ازسنجش کارپوشه بر انگیزشپیشرفت و پیشرفتتحصیلی دانشآموزان پایه سوم ابتدایی شهرنهاوند در سال تحصیلی 92-1391 بود. برای این منظور، نمونه ای به حجم 100 نفر شامل (2 کلاس دختر و2 کلاس پسر)، به روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب؛ پس از آن، یک کلاس( دختر و پسر) به عنوان گروه آزمایش و یک کلاس( دختر و پسر) به عنوان گروه ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر استفاده ازسنجش کارپوشه بر انگیزشپیشرفت و پیشرفتتحصیلی دانشآموزان پایه سوم ابتدایی شهرنهاوند در سال تحصیلی 92-1391 بود. برای این منظور، نمونه ای به حجم 100 نفر شامل (2 کلاس دختر و2 کلاس پسر)، به روش تصادفی چند مرحله ای انتخاب؛ پس از آن، یک کلاس( دختر و پسر) به عنوان گروه آزمایش و یک کلاس( دختر و پسر) به عنوان گروه کنترل انتخاب شد. گروههای آزمایشی در طول یک سال تحصیلی سنجش کارپوشه دریافت کردند، اما گروههای کنترل، سنجش به شیوه متداول را دریافت کردند. برای گردآوری دادهها در پیش آزمون و پس آزمون از پرسشنامه انگیزش پیشرفت هرمنس(1970) و آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متفیره(MANOVA ) برای نمرات افتراقی نشان داد که بین پیشرفت تحصیلی و انگیزش پیشرفت دو گروه سنجش کار پوشه و سنجش متداول تفاوت معنی داری وجود دارد. یعنی دانشآموزانی که سنجش به شیوه کار پوشه دریافت کرده بودند، نسبت به دانش آموزان گروه سنجش به شیوه متداول پیشرفتتحصیلی و انگیزش پیشرفت بالاتری داشتند. بعلاوه، سنجش کار پوشه بر انگیزش پیشرفت و پیشرفتتحصیلی دانش آموزان پسر سوم ابتدایی تاثیر معنی دار داشت، سنجش کار پوشه بر انگیزش پیشرفت دانش آموزان دختر سوم ابتدایی تاثیر معنی دار داشت، اما بر پیشرفت تحصیلی آنها تا ثیر معنی دار نداشت. تعامل نوع سنجش و جنسیت نیز معنی دار بود.
عبدالله امیدی؛ سعید اردستانی؛ حمیدرضا حسن آبادی
چکیده
درمان پذیرش و تعهد (ACT) در تلاش است تا زندگی ارزشمدار را تسهیل کند؛ هرچندکه، مقیاس معتبری در زبان فارسی برای سنجش این سازه وجود ندارد. آیتمهای پرسشنامهی ارزشگزینی (VQ) که از متون ACT گرفته شدهاند و در زبان انگلیسی به خوبی اعتباریابی شدهاند، در این مطالعه پس از ترجمه و بررسی روایی صوری توسط متخصصین ACT به عنوان ابزار پژوهش بکار ...
بیشتر
درمان پذیرش و تعهد (ACT) در تلاش است تا زندگی ارزشمدار را تسهیل کند؛ هرچندکه، مقیاس معتبری در زبان فارسی برای سنجش این سازه وجود ندارد. آیتمهای پرسشنامهی ارزشگزینی (VQ) که از متون ACT گرفته شدهاند و در زبان انگلیسی به خوبی اعتباریابی شدهاند، در این مطالعه پس از ترجمه و بررسی روایی صوری توسط متخصصین ACT به عنوان ابزار پژوهش بکار گرفته شد. تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی برای بررسی ساختار دو عاملی شامل پیشرفت (در زندگی ارزشمدار) و انسداد (برای ارزشمداری زندگی) در دانشجویان (502=N) با زیرنمونههای300=N برای تحلیل عاملی اکتشافی و 202=N برای تحلیل عاملی تاییدی انجام شد. نتایج تحلیل عاملی اکتشافی نشان داد دو عامل با مجموع 17/54 واریانس کل را تبیین میکنند. در تحلیل عاملی تاییدی نیز از شاخصهای CIMIN/df، NFI، CFI، RMSEA به عنوان شاخصهای برازش استفاده شد که پس از اعمال شاخصهای اصلاح به ترتیب 93/1، 06/0، 95/0، 90/0 و 87/0 بدست آمد؛ با توجه به آن مدل پیشنهادی با مدل اولیهی حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی مطابقت داشت. همچنین در بررسی اعتبار همسانی درونی پرسشنامه مقدار آلفای کرونباخ برای مقیاس پیشرفت 79/0=α و برای مقیاس انسداد 77/0=α بدست آمد که نشاندهنده اعتبار مناسب مقیاسها است. پرسشنامه ارزشگزینی به عنوان جایگزین ابزارهای نشانهمحور امکان ارزیابی سریع، معتبر و قابل اتکایی را به پژوهشگران و درمانگران میدهد.
محمدمهدی دری؛ ابوالفضل رفیع پور
چکیده
زمینه: نوع خاصی از بدفهمیهای اعداد گویا، ناشی از گرایش به اصول و قوانین اعداد طبیعی است. در ادبیات پژوهشی به سه جنبهی اصلی «چگال بودن»، «اعمال حسابی» و «اندازه عددی» اشاره شده است که در آنها، دانش اعداد طبیعی باعث بروز بدفهمی در اعداد گویا میشود. هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگیهای روانسنجی سؤالات ابزار آزمون «گرایش ...
بیشتر
زمینه: نوع خاصی از بدفهمیهای اعداد گویا، ناشی از گرایش به اصول و قوانین اعداد طبیعی است. در ادبیات پژوهشی به سه جنبهی اصلی «چگال بودن»، «اعمال حسابی» و «اندازه عددی» اشاره شده است که در آنها، دانش اعداد طبیعی باعث بروز بدفهمی در اعداد گویا میشود. هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگیهای روانسنجی سؤالات ابزار آزمون «گرایش اعداد طبیعی» است. روششناسی: نمونهی سؤالات شامل 62 سؤال بود که از ادبیات پژوهشی حوزهی بدفهمی اعداد گویا اخذ گردید. 181 دانشآموز پایه هفتم و نهم از سطح شهر کرمان که به روش نمونهگیری خوشهای انتخاب شدند، نمونهی آزموندهندگان را تشکیل دادند. از نظریه سؤال-پاسخ برای بررسی ویژگیهای روانسنجی سؤالات آزمون، استفاده شد. روش پژوهش توصیفی بود و در مرحلهی اول، تکبعدی بودن سؤالات با استفاده از برازش مدل دو ارزشی راش مورد بررسی قرار گرفت. سپس، دشواری سؤالات در سه جنبه از اعداد گویا، اندازهگیری و با هم مقایسه شد. یافتهها: نتایج آزمون نیکویی برازش نشان داد که پس از حذف 7 سؤال، بقیه سؤالات تکبعدی هستند. بدفهمی اعداد گویا در هر سه جنبه شامل چگال بودن، اعمال حسابی و اندازه عددی وجود داشت. بیشترین سطح دشواری برای سؤالات جنبهی «چگال بودن» و کمترین دشواری برای سؤالات جنبهی «اندازه عددی» برآورد گردید. سؤالات جنبهی «اعمال حسابی» در تمام مقیاس پراکنده بودند. نتایج تحلیل عملکرد دانشآموزان نشان داد که اکثر آزموندهندگان در قسمت بالای مقیاس سؤالات آزمون قرار دارند. بحث و نتیجهگیری: از تکبعدی بودن آزمون نتیجه میشود که توانایی مهار دانش اعداد طبیعی در مسائل اعداد گویا، عمدتا تحت تأثیر یک عامل است. تحلیل راش، در مجموع نشان دهندهی سادگی آزمون «گرایش اعداد طبیعی» برای دانشآموزان دوره متوسطه اول بود. با توجه به تواناییهای برآورد شدهی آزموندهندگان، میتوان برای آنها سؤالاتی متناسب با تواناییشان انتخاب کرد.
حسن جعفری؛ سمانه محمدپور؛ عزت اله قدم پور؛ مسلم قبادیان
چکیده
تشخیص و ارزیابی بدرفتاری روانشناختی، یک فرآیند بسیار مهم و دشوار در روانشناسی بالینی و تربیتی است، زیرا این پدیده نتایج رفتاری و روانشناختی متعددی بر قربانیان دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه بدرفتاری روانشناختی در ایران بود. روش پژوهش حاضر توصیفی- پیمایشی بود. در این مطالعه 300 نفر از بیماران مبتلا به ...
بیشتر
تشخیص و ارزیابی بدرفتاری روانشناختی، یک فرآیند بسیار مهم و دشوار در روانشناسی بالینی و تربیتی است، زیرا این پدیده نتایج رفتاری و روانشناختی متعددی بر قربانیان دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه بدرفتاری روانشناختی در ایران بود. روش پژوهش حاضر توصیفی- پیمایشی بود. در این مطالعه 300 نفر از بیماران مبتلا به اختلال افسردگی اساسی مراجعهکننده به درمانگاه اعصاب و روان صدیق شهرستان خرمآباد از آبان تا اسفند ماه سال 1393 به روش دردسترس انتخاب شدند. جمعآوری دادهها با استفاده از نمونهبرگ جمعیتشناختی، مقیاس بدرفتاری روانشناختی (AMI-24) و مقیاس خودگزارشی کودکآزاری (CASRS) بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل عاملی تاییدی به روش مولفههای اصلی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که پرسشنامه بدرفتاری روانشناختی از پایایی و روایی لازم برخوردار بود. همچنین، ساختار عاملی نشان داد که 23 ماده و 5 عامل به خوبی بدرفتاری روانشناختی را ارزیابی میکنند. بنابراین، با توجه به اینکه پرسشنامه بدرفتاری روانشناختی ابزار مناسبی برای ارزیابی و اندازهگیری سابقه بدرفتاری روانشناختی در دوران کودکی است، میتوان پیشنهاد داد که از این پرسشنامه در پژوهشهای شیوعشناسی در رابطه با بدرفتاری روانشناختی دوران کودکی و غربالگریهای بالینی استفاده گردد.
محسن نیازی؛ محمد عقیقی؛ محمد سلیمان نژاد؛ هادی رازقی مله
چکیده
هدف این تحقیق، بررسی ترجیحات انتخاب رشته دانشآموزان بر اساس روش تحلیل سلسلهمراتبی(AHP) در بین دانشآموزان پایه دهم متوسطه است. دادهها بهوسیلهی پرسشنامه مقایسه زوجی، از بین نمونهای 30 نفری از متخصصان تعلیم و تربیت گردآوری شدهاست. اعتبار پرسشنامه بر اساس نظرات افراد متخصص و اساتید دانشگاه صورت گرفتهاست. برای تعیین چارچوب ...
بیشتر
هدف این تحقیق، بررسی ترجیحات انتخاب رشته دانشآموزان بر اساس روش تحلیل سلسلهمراتبی(AHP) در بین دانشآموزان پایه دهم متوسطه است. دادهها بهوسیلهی پرسشنامه مقایسه زوجی، از بین نمونهای 30 نفری از متخصصان تعلیم و تربیت گردآوری شدهاست. اعتبار پرسشنامه بر اساس نظرات افراد متخصص و اساتید دانشگاه صورت گرفتهاست. برای تعیین چارچوب نظری تحقیق از دیدگاههای جامعهشناسان و صاحب نظران تعلیم و تربیت استفاده گردیده است. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آمارهای توصیفی انجام گردیده و برای مقایسات زوجی، هریک از معیارهای عوامل مدرسهای، توانایی و علایق شخصی، فرصتهای شغلی آینده، نظر والدین و عوامل اجتماعی با رشتههای موجود در دبیرستانها و هنرستانهای دوره متوسطه شامل ریاضی و فیزیک، علوم تجربی، علوم انسانی، فنی و حرفهای و کار و دانش دو به دو باهم مقایسه گردیدهاند. نتایج نهایی نشان میدهند به ترتیب رشتههای علوم تجربی، ریاضی و فیزیک، فنی و حرفهای، کار و دانش و علوم انسانی دارای ارجحیت و اولویت برای انتخاب و ادامه تحصیل هستند. همچنین نتیجه فرایند مقایسه زوجی معیارها و عوامل حاکی از ایناست که توانایی و علایق شخص با 46 درصد در اولویت اول بوده، پس از آن فرصتهای شغلی آینده با 22 درصد و عوامل مدرسهای، عوامل اجتماعی و درنهایت نظر والدین به ترتیب با 11، 4 و 4 درصد قرار دارند.
محسن یزدان فر؛ منیجه شهنی ییلاق؛ علیرضا حاجی یخچالی؛ سیروس عالی پور بیرگانی
چکیده
تحلیل بُعدیّت (dimensionality analysis) یا مشخص کردن تعداد خصیصه های مکنون زیربنایی تاثیر گذار بر داده های حاصل از اجرای یک مقیاس یا آزمون و بررسی فرضیّه های استقلال موضعی (local independence) و یکنوایی (monotonicity)، از پیش فرض های مهم اعمال یک مدل سؤال-پاسخ بر مجموعه ای از داده ها می باشند. در این پژوهش، پس از توضیح مختصر شاخص های وابستگی موضعی (local dependence) و مدل ...
بیشتر
تحلیل بُعدیّت (dimensionality analysis) یا مشخص کردن تعداد خصیصه های مکنون زیربنایی تاثیر گذار بر داده های حاصل از اجرای یک مقیاس یا آزمون و بررسی فرضیّه های استقلال موضعی (local independence) و یکنوایی (monotonicity)، از پیش فرض های مهم اعمال یک مدل سؤال-پاسخ بر مجموعه ای از داده ها می باشند. در این پژوهش، پس از توضیح مختصر شاخص های وابستگی موضعی (local dependence) و مدل های آن، به منظور مدل سازی ساختار توانایی های شناختی بر اساس داده های حاصل از اجرای مقیاس سنجش توانایی های شناختی روی یک نمونه 1105 نفری از دانش آموزان پایه نهم تحصیلی شهر اهواز که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبتی انتخاب شده بودند، پس از بررسی فرضیّه استقلال موضعی از طریق شاخص های وابستگی موضعی، فرضیّه یکنوایی و برآورد پارامترهای دو مدل تک بُعدی و دو بُعدی و مقایسه آن ها باهم، بُعدیّت ساختار توانایی های شناختی مشخص شد. نتایج نشان داد مدل وابستگی های مشاهده شده بین سؤال ها، مدل وابستگی موضعی اساسی می باشد و مقایسه شاخص های برازش مدل های تک بُعدی و دوبُعدی پاسخ مدرّج (graded response) سِیم جیما (Samejima) با داده ها نشان داد که مدل دو بُعدی نسبت به مدل تک بُعدی از برازش بهتری با داده ها برخوردار می باشد . در ادامه از طریق به کار گیری مفهوم بُعدیّت فضای عاملی، نوعی مقایسه بین دو نظریه کلاسیک آزمون (CTT) و نظریه سوال-پاسخ چند بُعدی (MIRT) ایجاد و نوعی همگرایی در نتایج به دست آمد. نتایج نشان داد که شاخص های برازش نظریه کلاسیک به تنهایی قادر به مشخص کردن ساختار توانایی های شناختی نمی باشند و روش های مبتنی بر نظریه سؤال-پاسخ در این زمینه می توانند راهگشا باشند. نتایج تحلیل بُعدیّت نشان داد که ساختار توانایی های شناختی دو بُعدی است؛ بُعد اول شناخت غیر اجتماعی و بُعد دوم شناخت اجتماعی نام گذاری و مشاهده شد این نتایج با نتایج موجود در حوزه علوم عصب شناختی همگرایی دارد.