گلپر مهرابی؛ عباس عباس پور؛ علی دلاور؛ علی خورسندی طاسکوه
چکیده
یکی از دغدغه های مهم پژوهشگران، پیشگیری از نارساییهای کیفی مبتنی بر ویژگی های علمی در پژوهش است. عوامل گوناگونی در بهبود کیفیت پژوهش در حوزه علم انسانی و اجتماعی اثرگذار هستند. بنظر می رسد شناسایی و واکاوی این عوامل و کاربست آنها میتواند به ارتقای کیفیت پژوهش بیانجامد. هدف نهایی پژوهش حاضر، طراحی و اعتباریابی الگوی کیفیت پژوهش ...
بیشتر
یکی از دغدغه های مهم پژوهشگران، پیشگیری از نارساییهای کیفی مبتنی بر ویژگی های علمی در پژوهش است. عوامل گوناگونی در بهبود کیفیت پژوهش در حوزه علم انسانی و اجتماعی اثرگذار هستند. بنظر می رسد شناسایی و واکاوی این عوامل و کاربست آنها میتواند به ارتقای کیفیت پژوهش بیانجامد. هدف نهایی پژوهش حاضر، طراحی و اعتباریابی الگوی کیفیت پژوهش دانشگاهی در دانشگاههای علوم انسانی و اجتماعی بود. در این پژوهش، رویکرد پژوهش آمیخته از نوع اکتشافی متوالی بکار گرفته شد. در بخش کیفی، با استفاده از استراتژی پژوهشی نظریه دادهبنیاد و با مصاحبه نیمه ساختاریافته با 19 مشارکت کننده از خبرگان، کدهای معنایی کیفیت پژوهش دانشگاهی استخراج شد. با استفاده از روش کدگذاری نظاممند اشتراوس وکوربین، دادههای کیفی در سه مرحله باز، محوری و انتخابی کدگذاری شدند. تعداد 503 مفهوم، 29 مقوله فرعی، و 8 مقوله اصلی شناسایی و طبقهبندی شدند. با ابتناء به دادههای پژوهش، «مدیریت و قوانین پژوهش» به عنوان شرایط علی، «تعالی کیفیت پژوهش» به عنوان مقوله اصلی، «ویژگیهای فنی و جهانی شدن» به عنوان شرایط زمینهای، «نیروی انسانی» به عنوان شرایط مداخله گر، «نظارت و ارزیابی» به عنوان راهبردهای عمل-تعامل، و در نهایت «کارایی و اثربخشی، و پذیرش نتایج پژوهشها» به عنوان پپامد شناسایی شدند. در بخش کمی پژوهش، ابتدا بر اساس مقولههای اصلی، مقولههای فرعی و مفاهیم حاصل شده، ابزار پرسشنامه محقق ساخته تدوین شد. سپس با استفاده از نمونهگیری غیراحتمالی در دسترس، تعداد 95 نفر از اعضای هیئت علمی مؤسسات آموزشعالی حوزه علوم انسانی و اجتماعی برای پاسخگویی به پرسشنامه انتخاب شدند. دادههای پرسشنامه به کمک روش های آمار توصیفی و استنباطی تحلیل شدند. نتایج بررسی الگو در حالت کلی و همچنین الگوهای فرعی نشان داد که تمامی بارهای عاملی سؤالات و همچنین ارتباط بین مقولههای فرعی و اصلی در محدوده مجاز و استاندارد هستند و الگو در حالت کلی، دارای برازش است. یافته های این پژوهش راهکارهای مفید و نظام مندی برای بهبود کیفیت پژوهش دانشگاهی در حوزه علوم انسانی و اجتماعی ارائه داد که میتواند به تعالی کیفیت پژوهشهای دانشگاهی در این حوزه کمک نماید.
شعیب قاسمی؛ علی دلاور؛ نورعلی فرخی؛ فرزاد اسکندری
چکیده
این پژوهش با هدف مقایسه روشهای شناسایی کنش افتراقی سؤال در مدلهای تشخیصی شناختی بر روی سؤالات درس زبان انگلیسی آزمون کارشناسی ازشد مجموعه روانشناسی بر اساس جنسیت انجام شد. نمونه تحقیق شامل 2455 داوطلب زن و 919 داوطلب مرد بود که در آزمون کارشناسی ارشد مجموعه روانشناسی سال 1396 شرکت کرده بودند. مدل تشخیصی شناختی G-DINA با دادهها برازش داده ...
بیشتر
این پژوهش با هدف مقایسه روشهای شناسایی کنش افتراقی سؤال در مدلهای تشخیصی شناختی بر روی سؤالات درس زبان انگلیسی آزمون کارشناسی ازشد مجموعه روانشناسی بر اساس جنسیت انجام شد. نمونه تحقیق شامل 2455 داوطلب زن و 919 داوطلب مرد بود که در آزمون کارشناسی ارشد مجموعه روانشناسی سال 1396 شرکت کرده بودند. مدل تشخیصی شناختی G-DINA با دادهها برازش داده شد. کنش افتراقی سؤالات با سه روش آزمون والد، آزمون نسبت درستنمایی و آزمون نسبت درستنمایی بازبینی شده بررسی شد. نتایج این سه روش توافق متوسطی در تشخیص کنش افتراقی سؤال داشتند. دو روش مبتنی بر درستنمایی میتوانند در کنار روش والد برای شناسایی کنش افتراقی سؤال به کار روند. بر اساس نتایج 16 سؤال دارای کنش افتراقی بودند. بیشتر سؤالات دارای کنش افتراقی سؤال یکنواخت به نفع مردان بودند. سؤالات دارای کنش افتراقی غیریکنواخت برای افراد مسلط به نفع مردان و برای افراد غیرمسلط به نفع زنان عمل میکردند. توصیه میشود مطالعات تکمیلی برای بررسی وجود سوگیری و علت آن در سؤالات دارای کنش افتراقی سؤال انجام شود.
اعظم غفوری
چکیده
همترازسازی فرمهای جدید یک آزمون با فرم های قبلی یکی از موضوعات مهم و پرکاربرد در امر سنجش و اندازهگیری است. پژوهش حاضر با هدف مطالعه و ارزیابی روشهای همترازسازی در قالب الگوی گروههای تصادفی بر مبنای نظریه کلاسیک آزمون بر حسب خطاها و همجنین بررسی عوامل موثر بر افزایش دقت روش های همترازسازی در نمونه های با حجم کم انجام شده است. ...
بیشتر
همترازسازی فرمهای جدید یک آزمون با فرم های قبلی یکی از موضوعات مهم و پرکاربرد در امر سنجش و اندازهگیری است. پژوهش حاضر با هدف مطالعه و ارزیابی روشهای همترازسازی در قالب الگوی گروههای تصادفی بر مبنای نظریه کلاسیک آزمون بر حسب خطاها و همجنین بررسی عوامل موثر بر افزایش دقت روش های همترازسازی در نمونه های با حجم کم انجام شده است. نظر به اینکه در این پژوهش محقق در پی مقایسه رویکردهای مختلف در همترازسازی و به دست آوردن برآوردهای باثبات تر پارامترها و افزایش اعتبار تصمیم ها و دقت اندازه گیری و در نهایت تعیین روش بهینه همترازسازی بوده، لذا دو نوع مطالعه بر اساس دو روش پژوهش طرح ریزی شد. روش پژوهش در این مطالعه به طور عام جزء پژوهش های توصیفی است. با توجه به دو نوع داده مورد استفاده در پژوهش حاضر (داده های واقعی و داده های شبیه سازی شده)، و متناسب با آن دو نوع مطالعه، دو نوع جامعه نیز مطرح است. در مورد مطالعه اول به منظور بررسی مقایسه ای روش های همترازسازی و با توجه به اجرای پرسش نامه تفکر انتقادی کالیفرنیا (فرم A و B)، از داده های واقعی استفاده شد. جامعه آماری در این مطالعه شامل کلیه کارکنان در تمامی رده های شغلی شاغل در شهرداری قزوین در سال 1399 با حجم 2048 نفر می باشد. همچنین به جهت استفاده از الگوی گروه های تصادفی همترازسازی، دو نمونه به صورت کاملاً تصادفی و مستقل با حجم 200 نفر از جامعه مذکور انتخاب شد. در خصوص مطالعه شبیه سازی نیز در حالات مختلف (حجم نمونه و ضرایب دشواری) پارامترها بر اساس توزیع آماری تولید شدند. با توجه به شاخص های محاسبه شده در خصوص میزان خطای همترازسازی، نتایج نشانگر کاهش میزان خطا با افزایش حجم نمونه بود. همچنین با افزایش مقدار تفاوت دشواری میزان خطا نیز در هر چهار روش همترازسازی افزایش یافت.
مصطفی نژاد طاهری؛ محمد تقی تقوی فرد؛ عباس طلوعی اشلقی
چکیده
شاخصها و معیارهای زیادی در اثربخش بودن آموزش مهارتی وجود دارد تا فرد آموزش دیده بتواند بعد از آموزش وارد بازار کار شود.این شاخصها و زیرشاخصها باید جنبه عملیاتی داشته باشند و برای اساس روشهای نوین وزن دهی و رتبه بندی شوند هدف این پژوهش شناسایی، وزن دهی و رتبهبندی این معیارها است تا بتوان در تدوین و ارزیابی مدلهای آموزش ...
بیشتر
شاخصها و معیارهای زیادی در اثربخش بودن آموزش مهارتی وجود دارد تا فرد آموزش دیده بتواند بعد از آموزش وارد بازار کار شود.این شاخصها و زیرشاخصها باید جنبه عملیاتی داشته باشند و برای اساس روشهای نوین وزن دهی و رتبه بندی شوند هدف این پژوهش شناسایی، وزن دهی و رتبهبندی این معیارها است تا بتوان در تدوین و ارزیابی مدلهای آموزش مهارتی استفاده شود. جامعه آماری پژوهش 7 نفر از مدیران و متصدیان شرکتهای صنعتی، مدیران مدارس آموزش مهارتی و افراد خبره در حوزه تدوین دروس آموزشی فنی هستند که ابتدا با مرور پژوهشهای و مصاحبه با خبرگان به شناسایی شاخصها و معیارهای پژوهش پرداخته شده است. سپس با روش دلفی فازی ۵ شاخص اصلی و ۱۲ زیر شاخص مورد تأیید قرار گرفته است. در انتها با روش بهترین - بدترین فازی رتبهبندی شاخصها و زیر شاخصها نشان داده شده است که معیار همراستایی آموزش با وضعیت اشتغال مهمترین شاخص اصلی و معیار مشارکت صاحبان مشاغل در برنامهریزی درسی مهمترین زیر شاخص در اثربخش بودن آموزش مهارتی بهدستآمده است.
علی شیخ الاسلامی؛ سعید خاکدال؛ بهمن زردی گیکلو
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامهی انگیزههای استفاده از هوش مصنوعی در دانشجویان بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مطالعات روانسنجی بود. جامعهی آماری پژوهش را تمامی دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی در سالتحصیلی 1403-1402 تشکیل میدادند که از میان آنها با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس 318 نفر (187 پسر و 131 دختر) ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامهی انگیزههای استفاده از هوش مصنوعی در دانشجویان بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مطالعات روانسنجی بود. جامعهی آماری پژوهش را تمامی دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی در سالتحصیلی 1403-1402 تشکیل میدادند که از میان آنها با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس 318 نفر (187 پسر و 131 دختر) به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامهی انگیزههای استفاده از هوش مصنوعی یورت و کاسارجی (2024) و نگرش کلّی نسبت به هوش مصنوعی شپمن و رودوی (2020) استفاده شد. برای بررسی روایی پرسشنامه از روایی ملاکی (همزمان) با مقیاس نگرش کلّی نسبت به هوش مصنوعی و تحلیل عاملی تأییدی و برای بررسی پایایی پرسشنامه از روش همسانی درونی استفاده شد. نتایج تحلیل عاملی نشان داد که این پرسشنامه برازش مناسب داشته و در نتیجه از روایی مطلوبی برخوردار است (97/0=CFI، 95/0=NFI، 96/0=NNFI و 059/0=RMSEA). نتایج حاصل از ضریب همسانی درونی (ضریب آلفای کرونباخ) نشانگر پایایی خوب پرسشنامه بود. به طوری که ضریب آلفای کرونباخ برای عامل انتظار 87/0، برای عامل دستیابی 86/0، برای عامل سودمندی 89/0، برای عامل ارزش ذاتی/بهره 82/0 و برای عامل هزینه 72/0 به دست آمد. بنابراین، میتوان گفت که پرسشنامهی انگیزههای استفاده از هوش مصنوعی برای سنجش این سازه در نمونههای دانشجویان ایرانی از روایی و پایایی کافی برخوردار است.
شیرین رشیدی؛ سعیده زاهد
چکیده
حمایتگری عاطفی، کنش عاطفی فعالانه بوده که بر گشودگی به نگرانیهای دیگران و تلاش برای بهبود عاطفهی فرد مقابل تأکید دارد. هدف مطالعهی حاضر، ساخت و رواسازی مقیاس حمایتگری عاطفی بود. روش پژوهش از نوع توصیفی-پیمایشی، و جامعهی آماری شامل دانشجویان روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی در سال 1402-1401 بودند که از میان آنها ...
بیشتر
حمایتگری عاطفی، کنش عاطفی فعالانه بوده که بر گشودگی به نگرانیهای دیگران و تلاش برای بهبود عاطفهی فرد مقابل تأکید دارد. هدف مطالعهی حاضر، ساخت و رواسازی مقیاس حمایتگری عاطفی بود. روش پژوهش از نوع توصیفی-پیمایشی، و جامعهی آماری شامل دانشجویان روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبایی در سال 1402-1401 بودند که از میان آنها 200 نفر به روش نمونه-گیری چندمرحلهای انتخاب شدند. براساس مطالعه پیشینه پرسشنامه، با نظر متخصصین طراحی شد، با 11 گویه در 3 حیطه «همدلی»، «پرکردن تنهایی» و «انگیزه و امید دادن» و در 4 سطح شامل اعضای خانواده، دوستان، آشنایان/ فامیل و افراد غریبه . سپس، همسانی درونی سؤالات از طریق ضریب آلفا کرونباخ و روایی سازه آن از طریق تحلیل عاملی تأییدی مورد بررسی قرار گرفت. یافتهها حاکی از آن است که مدل از برازش مطلوبی با دادهها برخوردار است. به نظر میرسد که نشان دادن هر رفتار حمایتگرانهای به شدت از نسبت مخاطب موردنظر با شخص حامی تأثیر میگیرد. همچنین با در نظر گرفتن ضریب مقبولیت گویهها، مشاهده میشود که در هر یک از مؤلفهها، بیشترین میانگین متعلق به اعضاء خانواده و سپس متعلق به دوستان است و فامیل/آشنا و افراد غریبه در ردههای بعدی قرار میگیرند. پایایی پرسشنامه نیز از طریق بازآزمایی مورد سنجش و تأیید قرار گرفت. از آنجایی که پژوهش حاضر بر روی دانشجویان انجام شده، پیشنهاد میشود این ابزار در سایر قشرها و ردههای سنی نیز اجرا و ویژگیهای روانسنجی آن بررسی شود.