زمینه: در سه دهه اخیر موسسات آموزش عالی از رشد کمی چشمگیری برخوردار شده اند. افزایش تقاضا برای آموزش عالی و در نتیجه افزایش هزینه ها و نیز محدودیت منابع مالی، توجه سیاست گذاران نظام های آموزش عالی را به یافتن راه هایی جهت افزایش هزینه ها و نیز محدودیت منابع مالی، توجه سیاست گذاران نظام های آموزش عالی را به یافتن راه هایی جهت افزایش کارایی ...
بیشتر
زمینه: در سه دهه اخیر موسسات آموزش عالی از رشد کمی چشمگیری برخوردار شده اند. افزایش تقاضا برای آموزش عالی و در نتیجه افزایش هزینه ها و نیز محدودیت منابع مالی، توجه سیاست گذاران نظام های آموزش عالی را به یافتن راه هایی جهت افزایش هزینه ها و نیز محدودیت منابع مالی، توجه سیاست گذاران نظام های آموزش عالی را به یافتن راه هایی جهت افزایش کارایی و اثر بخشی و سرانجام بهبود و ارتقا بهره وری جلب کرده است. از سوی دیگر آموزش عالی با نقدهایی از قبیل کاهش کیفیت، عدم تناسب برون داد با نیازهای بازار کار و ... مواجه است. پاسخگویی به چنین انتقادهایی مستلزم یافتن راه حل های نوین برای بهبود عملکرد نظام آموزش عالی است. هدف: پاسخ به پرسش های اساسی در حوزه سنجش بهره وری آموزشی از قبیل مدیریت آموزش عالی برای سنجش بهره وری آموزشی اعضای هیئت علمی با چه مسائل و دشواری هایی مواجه است؟ به عبارت دیگر اگر مدیران دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی درصد اندازه گیری میزان بهره وری آموزشی اعضای هیات علمی باشند با چه چالش هایی مواجه خواهند شد. ضریب اهمیت هر یک از چالش های مشخص شده چقدر است و باید رفع کدام چالش در اولویت قرار گیرد؟ نتیجه گیری: در این مقاله کوشش شده است ضمن مرور مقوله بهره وری در نظام آموزش عالی بطور کلی، قرار گیرد. در پایان پیشنهادهایی بمنظور مواجهه مدیران آموزش عالی با چالش های سنجش بهره وری آموزشی اعضای هیات علمی دانشگاه ها ارائه شده است.