سمیه بهمن آبادی؛ محمد رضا فلسفی نژاد؛ نورعلی فرخی؛ اصغر مینائی
چکیده
شناسایی عواقب تخطی از مفروضههای مدلهای اندازهگیری از دغدغههای اصلی در حوزه روانسنجی است، هدف پژوهش حاضر، مطالعه نقش نقض مفروضه تک بعدی بودن در خطای همترازسازی در نظریه کلاسیک و نظریه سؤال پاسخ بود. روش پژوهش آزمایشی و طرح آن طرح عاملی 3×3 بود. جامعه آماری شامل کلیه داوطلبان گروه ریاضی و فیزیک کنکور سراسری سالهای 1396 و 1397 بود. ...
بیشتر
شناسایی عواقب تخطی از مفروضههای مدلهای اندازهگیری از دغدغههای اصلی در حوزه روانسنجی است، هدف پژوهش حاضر، مطالعه نقش نقض مفروضه تک بعدی بودن در خطای همترازسازی در نظریه کلاسیک و نظریه سؤال پاسخ بود. روش پژوهش آزمایشی و طرح آن طرح عاملی 3×3 بود. جامعه آماری شامل کلیه داوطلبان گروه ریاضی و فیزیک کنکور سراسری سالهای 1396 و 1397 بود. گروه نمونه عبارت از 5000 نفر از داوطلبان بود که به شیوه نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. آزمون مورد همترازسازی آزمون ریاضی (55 سؤالی) کنکور سراسری بود که با استفاده از آن سه نوع داده 20 سؤالی با ساختار متفاوت تک بعدی، دو بعدی و سهبعدی تشکیل شد. دادهها با استفاده از سه روش همصدک، نمره واقعی و نمره مشاهده شده همتراز شدند. برای ارزیابی اثرات بعدیت و روشهای همترازسازی از آمارههای خطای استاندارد همترازسازی، سوگیری و خطای جذر میانگین مربعات استفاده شد و برای تعیین آمارههای خطا، نتایج همترازسازی در هر سه مجموعه داده و سه روش همترازسازی در نمونههای مختلف 20 بار تکرار شد. نتایج تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که تخطی از بعدیت، خطای استاندارد همترازسازی، سوگیری نتایج همترازسازی و میزان خطای جذر میانگین مربعات را افزایش میدهد. سوگیری نتایج همترازسازی در روشهای نظریه کلاسیک بیشتر از روشهای نظریه سؤال پاسخ است و تأثیر تخطی از بعدیت در خطاهای همترازسازی در مدلهای نظریه کلاسیک و نظریه سؤال پاسخ تفاوتی نداشت.
حسن مشتاقیان ابرقوئی؛ محمد رضا فلسفی نژاد؛ علی دلاور؛ نورعلی فرخی
چکیده
مشخص کردن گزینههای انحرافی بهعنوان منابع کنش افتراقی سؤال (DIF) در سؤالهای چند ارزشی اهمیت بسزایی برای طراحان و تحلیل گران سؤال دارد. هرچند DIF روش معمول بررسی تغییرناپذیری اندازهگیری است؛ این رویکرد بهخصوص در سؤالهای چندگزینهای با چالشها و محدودیتهایی همراه است. هدف این مطالعه، ارزیابی رویکرد لوجیت آشیانهای (NLM) در ...
بیشتر
مشخص کردن گزینههای انحرافی بهعنوان منابع کنش افتراقی سؤال (DIF) در سؤالهای چند ارزشی اهمیت بسزایی برای طراحان و تحلیل گران سؤال دارد. هرچند DIF روش معمول بررسی تغییرناپذیری اندازهگیری است؛ این رویکرد بهخصوص در سؤالهای چندگزینهای با چالشها و محدودیتهایی همراه است. هدف این مطالعه، ارزیابی رویکرد لوجیت آشیانهای (NLM) در شناسایی سؤالهای حاوی کنش افتراقی گزینههای انحرافی (DDF) با استفاده از روش تحقیق آزمایشی (دادههای شبیهسازی) و روش توصیفی-تحلیلی (دادههای واقعی) بود. 6 سؤال، تحت شرایط مختلف دشواری و شیب، توزیع توانایی، وجود یا نبود کنش افتراقی و بزرگی DIF/DDF با نمونهای به حجم 2000 و با 50 تکرار شبیهسازی شد. همچنین، دادههای فرم D آزمون ریاضی کنکور 1397 با نمونهای تصادفی به حجم 2000 مرد و زن، نمونه واقعی را تشکیل میداد. بر اساس نتایج تحلیل دادههای شبیهسازی: رویکرد لوجیت آشیانهای بهطور متوسط 88 درصد سؤالهای DIF دار و 97 درصد سؤالهای DDF دار تحت شرایط مختلف را آشکار نمود. نرخ خطای نوع اول در اغلب شرایط بسیار نزدیک به ارزشهای مورد انتظار نظری بود هرچند در شرایط توزیع نابرابر، مقداری تورم خطا نشان داد. بر اساس یافتههای شبیهسازی، نرخ تشخیص کنش افتراقی متأثر از پارامترهای سؤال (دشواری و شیب) بود و با افزایش سطح DIF و یا DDF نرخ رد افزایش مییافت. مبتنی بر تحلیل دادههای واقعی، 2 سؤال بهطور همزمان هردوی DIF (بزرگ و متوسط) و DDF (جزئی تا متوسط) را به نمایش گذاشت، درحالیکه در رویکرد رقیبِ پاسخ اسمی، 11 سؤال بهعنوان سؤال با کنش افتراقی شناسایی شد؛ بنابراین همانطور که انتظار میرفت رویکرد NLM مبتنی بر استراتژی «تقسیمبر گزینههای انحرافی» تعداد سؤالهای کمتری را بهعنوان DIF / DDF دار ردگیری نمود. رویکرد دومرحلهای مدل لوجیت آشیانهای، ضمن تفکیک آزمون DDF از DIF، امکان ارزیابی روشن از اینکه آیا گزینههای انحرافی مسئول احتمالی DIF هستند را میسر میسازد. ازآنجاکه آزمونهای سرنوشتساز نقش ویژهای در گزینش افراد دارند و تحلیلهای DIF و DDF جایگاه ویژهای در تعیین اعتبار و نامتغیر بودن اندازهگیری سؤالهای این آزمونها دارند، پیشنهاد میشود جهت سرند کردن سؤالهای سودار تحلیلهای جامع DIF / DDF مبتنی بر رویکردهای لوجیت آشیانهای مورداستفاده قرار گیرد.
علی طیرانی راد؛ محمدرضا فلسفی نژاد؛ نورعلی فرخی؛ احمد برجعلی
چکیده
هدف اصلی این پژوهش شناسایی رویکرد بهینه تجزیه و تحلیل دادههای ایپستیو در سنجش ویژگیهای شخصیتی بود. شاخصهای روایی ملاکی، پایایی تجربی و پایایی واقعی نمرات، با توجه به تاثیر همبستگی بین عاملهادر دو رویکرد نمرهگذاری به روش کلاسیک و روش IRT ترستونی مورد مقایسه قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر عبارت از کلیه موقعیتهایی است که ...
بیشتر
هدف اصلی این پژوهش شناسایی رویکرد بهینه تجزیه و تحلیل دادههای ایپستیو در سنجش ویژگیهای شخصیتی بود. شاخصهای روایی ملاکی، پایایی تجربی و پایایی واقعی نمرات، با توجه به تاثیر همبستگی بین عاملهادر دو رویکرد نمرهگذاری به روش کلاسیک و روش IRT ترستونی مورد مقایسه قرار گرفت. جامعه آماری پژوهش حاضر عبارت از کلیه موقعیتهایی است که در آن پرسشنامههای شخصیت جهت ارزیابی و گزینش افراد مورد استفاده قرار میگیرد. بدین منظور با استفاده از نرم افزار MPLUS به شبیه سازی فرمت های مختلف مقیاسهای گزینه-بایست پرداخته شد و دو رویکرد نمره گذاری به روش سنتی و روش IRT ترستونی مورد مقایسه قرار گرفتند. در کل یافتههای پژوهش گویای این بود که رویکرد IRT ترستونی نسبت به رویکرد کلاسیک نمرهگذاری، در دقت برآورد نمرات واقعی، پایایی تجربی و روایی ملاکی، بهتر عمل میکند. همچنین، یافته های تحقیق نشان دادند که میانگین همبستگی بین نمرات برآورد شده و نمرات واقعی برای هر سه ضریب همبستگی (صفر، 25/0 و 50/0)، در روش IRT ترستونی بیشتر از نمرات حاصل از روش کلاسیک است؛ میانگین نمرات پایایی واقعی برای هر سه ضریب همبستگی، در روش IRT ترستونی بیشتر از نمرات حاصل از روش کلاسیک است و میانگین نمرات پایایی تجربی برای ضرایب همبستگی 25/0 و 5/0 با روش کلاسیک بیشتر از نمرات حاصل از روش IRT ترستونی است، ولی برای ضریب همبستگی صفر میانگین نمرات روش IRT ترستونی بیشتر از نمرات کلاسیک است.
فرامرز سهرابی؛ پیمان مام شریفی؛ نورعلی فرخی
چکیده
بهبود مشارکت در فعالیت های داوطلبانه در ایران از آن جهت اهمیت دارد که افزایش بهره وری در میان جوانان، با توجه به جمعیت جوان کشور، به پایداری جامعه کمک می کند. بنابراین، درک بهتر از انگیزه های داوطلبانه در جوانان ایرانی مورد نیاز است. سیاهه فعالیت های داوطلبانه برای ارزیابی انگیزه های داوطلبانه دارای خواص روانسنجی خوبی است و متناسب ...
بیشتر
بهبود مشارکت در فعالیت های داوطلبانه در ایران از آن جهت اهمیت دارد که افزایش بهره وری در میان جوانان، با توجه به جمعیت جوان کشور، به پایداری جامعه کمک می کند. بنابراین، درک بهتر از انگیزه های داوطلبانه در جوانان ایرانی مورد نیاز است. سیاهه فعالیت های داوطلبانه برای ارزیابی انگیزه های داوطلبانه دارای خواص روانسنجی خوبی است و متناسب با چندین زبان است، اما هنوز هیچ ترجمه معتبر ایرانی وجود ندارد. پژوهش با هدف تعیین ویژگی های روان سنجی سیاهه فعالیت های داوطلبانه در اعضای جمعیت هلال احمر ایران انجام گرفت. حجم نمونه 595 نفر از اعضای سازمان جوانان جمعیت هلال احمر ایران از 31 استان و 175 شهر ایران بود که با روش نمونه-گیری خوشهای چند مرحله ای انتخاب شدند و به سیاهه فعالیت های داوطلبانه پاسخ دادند. جمعآوری داده ها با استفاده از نمونه برگ ویژگی های جمعیت شناختی و سیاهه فعالیت ها داوطلبانه (VFI) بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل عاملی تأییدی به روش مؤلفههای اصلی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که سیاهه فعالیت های داوطلبانه از پایایی و روایی لازم برخوردار بود. همچنین ساختار عاملی نشان داد که 29 ماده و 6 عامل به خوبی نگرش افراد به فعالیت های داوطلبانه را ارزیابی می کنند و ساختار این سیاهه برازش قابل قبولی دارد و کلیه ی شاخص های نیکویی برازش مدل را تائید می کند. بنابراین، مطالعه حاضر استفاده از ترجمه ایرانی سیاهه فعالیت های داوطلبانه (6 مقیاس و 29 گویه) را برای ارزیابی انگیزه های داوطلبانه در بین داوطلبان جوان ایرانی را فراهم می کند.
علیرضا خوشگویان فرد؛ محمد رضا فلسفی نژاد؛ نورعلی فرخی
چکیده
بیپاسخی چالشی اجتنابناپذیر در برابر مطالعات بزرگمقیاس است و میتواند از یک سو موجب اتلاف هزینه، زمان و نیروی انسانی درگیر در گردآوری دادهها شود و از سوی دیگر، مطالعه را از رسیدن به اهدافش به ویژه توزیع نمرات باز دارد. از این رو، روشهای جایگزینی برای برآورد پاسخ پرسشهای بیپاسخ ابداع شدهاند تا امکان استنباط از یک مجموعه ...
بیشتر
بیپاسخی چالشی اجتنابناپذیر در برابر مطالعات بزرگمقیاس است و میتواند از یک سو موجب اتلاف هزینه، زمان و نیروی انسانی درگیر در گردآوری دادهها شود و از سوی دیگر، مطالعه را از رسیدن به اهدافش به ویژه توزیع نمرات باز دارد. از این رو، روشهای جایگزینی برای برآورد پاسخ پرسشهای بیپاسخ ابداع شدهاند تا امکان استنباط از یک مجموعه داده کاملشده را فراهم آورند. این مقاله از طریق شبیهسازی روی یک مجموعه داده واقعی بر اساس یک الگوی طرح آزمایش چندمتغیره، دقت سه مدل جایگزینی را شامل لُجیتهای تراکمی، پاسخ مدرج و پرسشپاسخ تبیینی مورد ارزیابی قرار میدهد. یافتهها نشان میدهند که تحت بیپاسخی تصادفی، جایگزینیهای هر سه مدل در حدی مطلوب قرار دارند هر چند جایگزینیهای مدل پرسشپاسخ تبیینی همواره دقیقتر از دو مدل دیگر است. اگر بیپاسخی غیرتصادفی باشد، تنها در نرخ بیپاسخی 5 درصد به نتایج مطلوبی برای مدل پرسشپاسخ تبیینی دست خواهیم یافت و دقت دو مدل دیگر قابل پذیرش نیست. همچنین، یافتهها حاکی از آن هستند که جایگزینی پرسشهای دارای بیپاسخی و محاسبه نمره کل فرد از ترکیب پاسخهای جایگزینشده و پاسخهای واقعی کمخطاتر از جایگزینی مستقیم نمره کل او است.
طیبه دهقان نیری؛ علی دلاور؛ نورعلی فرخی؛ احمد برجعلی
چکیده
هدف پژوهش حاضر، بررسی دقت آماره پارامتریک Up در شناسایی سبک های پاسخ دهی شایع در داده های چندارزشی بود که با استفاده از مدل امتیاز پارهای راش، داده های پنج گزینه ای با 25 تکرار، شبیه سازی شدند. چهار سبک پاسخدهی؛ انتخاب گزینه انتهایی مثبت، منفی، تصدیق کردن و انتخاب گزینه میانی در موقعیت های مختلف ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر، بررسی دقت آماره پارامتریک Up در شناسایی سبک های پاسخ دهی شایع در داده های چندارزشی بود که با استفاده از مدل امتیاز پارهای راش، داده های پنج گزینه ای با 25 تکرار، شبیه سازی شدند. چهار سبک پاسخدهی؛ انتخاب گزینه انتهایی مثبت، منفی، تصدیق کردن و انتخاب گزینه میانی در موقعیت های مختلف (حجم نمونه، طول پرسشنامه، درصد سؤالها با الگوهای پاسخ ناهمسان و درصد افراد با سبکهای پاسخ دهی) مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان دادند که متوسط دقت آماره Up در شناسایی سبک های پاسخ دهی در تمامی موقعیت ها در انتخاب گزینه انتهایی مثبت و منفی بالا است؛ در مقابل، توانایی شناسایی سبک پاسخ دهی انتخاب گزینه میانی را ندارد و همچنین عملکرد این آماره در شناسایی تصدیق پایین میباشد. بررسی عوامل مؤثر بر دقت آماره برازش شخص نیز نشان داد که بهطورکلی با افزایش حجم نمونه، تعداد سؤالات پرسشنامه و درصد سؤالهای ناهمسان، دقت آماره Up بیشتر میشود؛ درمقابل با افزایش درصد پاسخ دهندگان دارای سبک پاسخ دهی، دقت این آماره کاهش می یابد؛ بنابراین، با توجه به نتایج پژوهش در شرایطی که احتمال سبک پاسخ دهی انتخاب گزینه انتهایی مثبت یا منفی وجود دارد، پژوهشگران می توانند با توجه به حجم نمونه و طول پرسشنامه از آماره Up استفاده کنند.
نورعلی فرخی
چکیده
پرسشنامه تجدید نظر شده بنشیک و همکاران (2005) که یک پرسشنامه خودگزارشی برای اندازه گیری سرسختی تحصیلی است و دارای سه مقیاس تعهد، کنترل و چالش است. هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه سرسختی تحصیلی بنشیک و همکاران(2005) بر اساس نظریه سوال پاسخ بود. 186 نفر از دانشجویان کارشناسی سال تحصیلی 96-95 این پرسشنامه را تکمیل کردند. داده ...
بیشتر
پرسشنامه تجدید نظر شده بنشیک و همکاران (2005) که یک پرسشنامه خودگزارشی برای اندازه گیری سرسختی تحصیلی است و دارای سه مقیاس تعهد، کنترل و چالش است. هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه سرسختی تحصیلی بنشیک و همکاران(2005) بر اساس نظریه سوال پاسخ بود. 186 نفر از دانشجویان کارشناسی سال تحصیلی 96-95 این پرسشنامه را تکمیل کردند. داده ها بر اساس مدل پاسخ مدرج در نظریه سوال پاسخ برای سوال های چندارزشی مورد تحلیل قرار گرفت. ضریب تشخیص و آستانه ها برای تمامی گویه ها محاسبه شد. یافته ها نشان دادند که گویه 4 و 28 کمترین ضرایب تشخیص را دارند و با توجه به توابع آگاهی هیچ اطلاعاتی در مورد توانایی آزمودنیها ارائه نمیدهند. تابع آگاهی آزمون نیز نشان میدهد که نقطهی اوج آگاهی آزمون در توانایی حدود 1 است و برای تواناییهای بالاتر و پایینتر آگاهی کمی را در اختیار قرار میدهد. بنابراین می توان گفت که با استفاده از تحلیل پاسخ مدرج می توان با حذف برخی گویه ها ابزار مناسب تری برای سنجش سرسختی تحصیلی ساخت.
میثم صادقی؛ محمد رضا فلسفی نژاد؛ علی دلاور؛ نورعلی فرخی؛ احسان جمالی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر شناسایی وزن هریک از دروس سوابق تحصیلی و نمره کل سازی براساس رویکرد روانسنجی مدل پیوسته IRT و رویکردهای مبتنی بر نظر متخصصان تاپسیس و AHP، و همچنین مقایسه اثر مدل وزن دهی بر رتبه بندی و پایایی روش های وزن دهی و نمره کل سازی سوابق تحصیلی بود. روش پژوهش حاضر ترکیبی بود. به منظور اجرای پژوهش در بخش اول 11 آیتم(دروس) سوابق تحصیلی ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر شناسایی وزن هریک از دروس سوابق تحصیلی و نمره کل سازی براساس رویکرد روانسنجی مدل پیوسته IRT و رویکردهای مبتنی بر نظر متخصصان تاپسیس و AHP، و همچنین مقایسه اثر مدل وزن دهی بر رتبه بندی و پایایی روش های وزن دهی و نمره کل سازی سوابق تحصیلی بود. روش پژوهش حاضر ترکیبی بود. به منظور اجرای پژوهش در بخش اول 11 آیتم(دروس) سوابق تحصیلی از گروه متخصصان مورد نظرخواهی قرار گرفت و با استفاده از تکنیک های تاپسیس و AHP وزن دهی و اولویت بندی شد. در بخش دوم نمرات دروس نهایی سال سوم متوسطه داوطلبان و پذیرفته شدگان رشته های روانشناسی و مشاوره در دگروه علوم انسانی از سازمان سنجش دریافت شد و جهت برآورد نمرات تتا استفاده شد. به منظور مقایسه ی مدل های مختلف وزن دهی و نمره کل سازی، ابتدا گروه نمونه براساس نمرات حاصل از هر سه رویکرد رتبه بندی شده، و از لحاظ شاخص های پراکندگی و میزان تفاوت رتبه ها مقایسه شد. نتایج مقایسه سه رویکرد نشان داد بیشترین واریانس مربوط به روش نمره کل سازی با مدل پیوسته IRT است. نتایج تحلیل آماری مبنی بر آزمون ویل کاکسون جهت مقایسه متوسط رتبه ها نشان داد در حجم نمونه ی کم روش وزن دهی به هر سه روش نسبت به روش وزن های یکسان تفاوت معنادار در رتبه ها ایجاد می کند و بنابراین مدل وزن دهی در رتبه بندی داوطلبان در حجم نمونه کم تاثیر می گذارد. اما بین سه مدل وزن دهی تفاوت معناداری در رتبه بندی داوطلبان مشاهده نمی شود. همچنین نتایج نشان داد در حجم نمونه بالا(2000 نفر) روش وزن دهی به هر سه روش نسبت به روش وزن های یکسان تفاوت معنادار در رتبه ها ایجاد می کند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد نمرات بدست آمده از مدل پیوسته IRT نسبت به دو روش دیگر در رتبه بندی داوطلبان تاثیر متفاوتی می گذارد . نمرات روش IRT پایایی بالاتری نسبت به روش های مبتنی بر نظر خواهی از متخصصان دارد. با این وجود به نظر نمی رسد روش وزن دهی بر میزان پایایی نمرات تاثیر معناداری داشته باشد.
سارا یداللهی؛ محمدرضا فلسفی نژاد؛ احمد برجعلی؛ نورعلی فرخی
چکیده
تفسیر نمرات و درک عمیق تفاوتهای درون فردی آزمودنیها مستلزم تحلیل نیمرخ میباشد که خود از چالشهای جدی مطالعات حوزة روانسنجی است. هدف پژوهش بررسی تحلیل نیمرخ با استفاده از مقیاسبندی چندبعدی (PAMS) و کاربست آن در استخراج نیمرخهای زیربنایی آزمون هوشی وکسلر کودکان-4 بود. جامعة آماری پژوهش کلیة دانشآموزان دورة ابتدایی در منطقة ...
بیشتر
تفسیر نمرات و درک عمیق تفاوتهای درون فردی آزمودنیها مستلزم تحلیل نیمرخ میباشد که خود از چالشهای جدی مطالعات حوزة روانسنجی است. هدف پژوهش بررسی تحلیل نیمرخ با استفاده از مقیاسبندی چندبعدی (PAMS) و کاربست آن در استخراج نیمرخهای زیربنایی آزمون هوشی وکسلر کودکان-4 بود. جامعة آماری پژوهش کلیة دانشآموزان دورة ابتدایی در منطقة 6 شهر تهران بود. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی و تعداد 200 نفر دانشآموز به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای از جامعة موردنظر انتخاب شدند و تمام خردهمقیاسهای آزمون وکسلر کودکان-4 را تکمیل کردند. تحلیل نتایج با استفاده از رویة PAMS به استخراج سه نیمرخ تراکمی منجر شد که از معناداری برخوردار بودند و با توجه به کرانههای ابعادی آنها نیمرخ سرعت پردازش در مقابل حافظة فعال، نیمرخ دانش واژگانی در مقابل هشیاری دیداری و نیمرخ استدلال ادراکی در مقابل درک و فهم کلامی نامگذاری شدند. استفاده از نیمرخهای به دست آمده از رویة PAMS در درک بهتر موقعیتهای بالینی و تفسیر عمیقتر نتایج آزمون سودمند است. تلویحات کاربردی و بالینی با تکیه بر پارامترهای فردی مورد بحث قرار گرفت
سمیه پوراحسان؛ محمد رضا فلسفی نژاد؛ علی دلاور؛ نورعلی فرخی؛ احمد برجعلی
چکیده
هدف از انجام این پژوهش، کاربست رویکرد چندسطحی درتعیین نقش مولفههای ناکارآمد فراشناختی مرتبط با گرایش به مصرف دانش-آموزان استان کرمان بود. روش این تحقیق همبستگی بود و برای انجام این تحقیق 1000 نفر از دانشآموزان استان کرمان با روش نمونه-گیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامههای آمادگی اعتیاد زرگر، ...
بیشتر
هدف از انجام این پژوهش، کاربست رویکرد چندسطحی درتعیین نقش مولفههای ناکارآمد فراشناختی مرتبط با گرایش به مصرف دانش-آموزان استان کرمان بود. روش این تحقیق همبستگی بود و برای انجام این تحقیق 1000 نفر از دانشآموزان استان کرمان با روش نمونه-گیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامههای آمادگی اعتیاد زرگر، پرسشنامه فراشناختی ولز استفاده شد. نتایج رویکرد چندسطحی با استفاده از مدل آنووای یکراهه با اثرات تصادفی نشان داد که چهار مولفه (باورهای مثبت در مورد نگرانی، باورهای منفی در مورد نگرانی، اطمینانشناختی پایین و خودآگاهیشناختی) واریانس گرایش به اعتیاد را حدود 49 درصد در سطح مدرسه تبیین کرد. همچنین مدل عرض از مبدا تصادفی، 12 درصد از واریانس سطح دانشآموز را در گرایش به مصرف مواد تبیین میکنند، معناداری خیدو با مقدار 37/983 در سطح معناداری (P<0/001) در اینجا نشاندهنده تغییر معنادار مدل پوچ و مدل 1 است در پاسخ به این سوال که چقدر رابطه بین گرایش به سوءمصرف مواد و مولفههای سطح دانشآموزان در بین مدارس مشابه است از مدل کامل با متغیرهای سطح دانشآموز و مدرسه یعنی مدل 2 استفاده شد. در مدل 2 نتایج نشان داد که در سطح مدرسه میانگین باور مثبت و خودآگاهی شناختی با گرایش به سوءمصرف مواد رابطه معناداری دارد ولی میانگین اطمینانشناختی و باورمنفی با گرایش به سوءمصرف رابطه معناداری ندارد در حالیکه در سطح دانشآموزان اطمینانشناختی و باورمنفی با گرایش به مصرف مواد رابطه معناداری در سطح (P<0/01) دارد. در مجموع میتوان بیان داشت که در زمینه متغیرهای مرتبط با نمونههایی که ماهیت آشیانهای دارند، لزوم استفاده از همه سطوح در تحلیل دادهها الزامی است.
نوشیروان محمدی؛ علی دلاور؛ نورعلی فرخی؛ اصغر مینائی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر شناسایی صفات زیربنایی آزمون هوش وکسلر کودکان نسخه چهار با توجه به تواناییهای باریک نظریه کتل-هورن –کارول و با استفاده از مدل تشخیصی شناختی جیدینا بود. جامعه آماری در این پژوهش کلیه دانش آموزان ابتدایی کشور بودند که به صورت تصادفی خوشه ای 1222 نفر از آنها انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری نیز آزمون هوش وکسلر کودکان ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر شناسایی صفات زیربنایی آزمون هوش وکسلر کودکان نسخه چهار با توجه به تواناییهای باریک نظریه کتل-هورن –کارول و با استفاده از مدل تشخیصی شناختی جیدینا بود. جامعه آماری در این پژوهش کلیه دانش آموزان ابتدایی کشور بودند که به صورت تصادفی خوشه ای 1222 نفر از آنها انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری نیز آزمون هوش وکسلر کودکان نسخه 4 بود. نتایج تحلیل نشان داد که از بین نزدیک به 70 توانایی باریک که در مدل کتل –هورن-کارول به آنها اشاره شدهاست، 9 توانایی باریک شامل تصویرسازی، استقرا، حافظه فعال، اطلاعات عمومی کلامی، دانش واژگانی، انعطافپذیری در مشابهت، فراخنای حافظه، رشد زبانی، استدلال عمومی زنجیرهای به عنوان صفتهای زیر بنایی سوالهای خرده مقیاس آزمون هوش وکسلر شناسایی شدند. همچنین از بین مدلهای محدود در مدل عمومی، مدل LLM برای تحلیل دادهها با توجه به آماره والد انتخاب شد. بررسی میزان تسلط دانشآموزان در صفتهای شناسایی شده نشان داد که بیشترین میزان تسلط در صفت دانش واژگانی و کمترین میزان تسلط نیز مربوط به انعطاف-پذیری در مشابهت بود. بررسی پارامترهای سوال نیز نشان داد که در سوالهای آسان هر خرده مقیاس احتمال حدس بالا و در سوال های دشوار هر خرده مقیاس احتمال لغزش بالا بود.
رقیه اسدی؛ علی دلاور؛ نورعلی فرخی
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی روابط صفات شخصیت و بهزیستی ذهنی در پیشبینیهوش معنوی جهت تدوین مدل ساختاری در دانشجویان دانشگاه صنعتی امیر کبیر بود. نمونهای به حجم220 دانشجو در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا به روش طبقهای منظم انتخاب و به سه پرسشنامه هوش معنویکینگ(2007)، مقیاس جامع بهزیستی کیز(1998) و فرم کوتاه پرسشنامه پنج عامل بزرگ ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر بررسی روابط صفات شخصیت و بهزیستی ذهنی در پیشبینیهوش معنوی جهت تدوین مدل ساختاری در دانشجویان دانشگاه صنعتی امیر کبیر بود. نمونهای به حجم220 دانشجو در سه مقطع کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا به روش طبقهای منظم انتخاب و به سه پرسشنامه هوش معنویکینگ(2007)، مقیاس جامع بهزیستی کیز(1998) و فرم کوتاه پرسشنامه پنج عامل بزرگ شخصیتNEO-FFIپاسخ دادند. به منظور ارزیابی روابط بین متغیرهای مکنون و اندازهگیری شده در الگوی مفهومی، از مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که نمرات بالا در هوش معنوی از طریق نمرات پایین در روانرنجورخویی و نمرات بالا در برونگرایی و وجدانی بودن پیشبینی شد. در این الگو متغیرهای بهزیستی نقش متغیر میانجی را به عهده داشتند و روانرنجورخویی، برونگرایی و وجدانیبودن با میانجی-گری بهزیستی ذهنی توانستند تغییرات هوش معنوی را پیشبینی کنند. در این مدل وزنهای رگرسیونی مربوط به اثرات مستقیم معنادار نبودند اما وزنهای رگرسیونی مربوط به اثرات غیر مستقیم و کل متغیرها معنادار بودند و متغیرهای پیشبینی کننده الگو 25% از واریانس هوش معنوی را تبیین کردند نتایج پژوهش حاضر نقش ویژگیهای شخصیتی را در بهزیستی ذهنی و هوش معنوی مورد تأکید قرار میدهد.
نور علی فرخی؛ لیلا بهرامی
چکیده
زمینه: شناسایی و جداسازی منابع چندگانه خطای اندازه گیری و برآورد هر یک از آن ها، تمایز گذاشتن میان تصمیم های نسبی و مطلق، تمایز گذاشتن میان رویه های اندازه گیری ثابت و تصادفی و همچنین پرداختن به طرح های مختلف مطالعه D را می توان از جمله نقاط قوت نظریه تعمیم پذیری ذکر کرد که نظیر آن ها در نظریه کلاسیک آزمون وجود ندارد. با وجود این نقاط ...
بیشتر
زمینه: شناسایی و جداسازی منابع چندگانه خطای اندازه گیری و برآورد هر یک از آن ها، تمایز گذاشتن میان تصمیم های نسبی و مطلق، تمایز گذاشتن میان رویه های اندازه گیری ثابت و تصادفی و همچنین پرداختن به طرح های مختلف مطالعه D را می توان از جمله نقاط قوت نظریه تعمیم پذیری ذکر کرد که نظیر آن ها در نظریه کلاسیک آزمون وجود ندارد. با وجود این نقاط قوت، نظریه تعمیم پذیری برای محققان کشورمان ناشناخته است و تحقیقات انگشت شماری در این زمینه صورت گرفته است. هدف: هدف از این مقاله، معرفی نظریه تعمیم پذیری و نشان دادن قابلیت کاربرد عملی آن در سنجش اعتبار اندازه ها بود. یافته ها: علاوه بر مقایسه میان دو نظریه کلاسیک آزمون و تعمیم پذیری، چارچوب مفهومی نظریه تعمیم پذیری به سادگی بیان گردید. همچنین، در این مقاله فرآیند طراحی، تحلیل و تفسیر یک مطالعه اندازه گیری در قالب یک مثال به همراه محاسبات و معادلات مربوطه، در 15 گام اصلی با جزئیات تشریح شد تا برای محققان و آزمون سازان یک راهنمای کاربردی جهت سنجش اعتبار باشد. نتیجه گیری: سودمندی GT نسبت به CTT جهت برآورد اعتبار به خصوص در وضعیت های اندازه گیری پیچیده نمایان گردید. همچنین، GT محققان را قادر می سازد که با اقدامات بهینه سازی، سهم خطا را در طرح اندازه گیری شان کاهش دهند که این کار، افزایش دقت در تعمیم نتایج را به دنبال خواهد داشت.
محمد رضا فلسفی نژاد؛ نور علی فرخی؛ لیلا بهرامی
چکیده
زمینه: امتحانات نهایی مقطع متوسطه یکی از سرنوشت ساز ترین ابزار های سنجش علمی دانش آموزان است. با توجه به اهمیت این امتحانات، انجام تحقیقات نظام مند در مورد کیفیت و قابلیت سوالات آن ها در تفکیک داوطلبان لازم و ضروری است. هدف: هدف از تحقیق حاضر تعیین ویژگی های روان سنجی و قابلیت سوالات امتحانات نهایی رشته ی تجربی در دو درس زیست شناسی و ...
بیشتر
زمینه: امتحانات نهایی مقطع متوسطه یکی از سرنوشت ساز ترین ابزار های سنجش علمی دانش آموزان است. با توجه به اهمیت این امتحانات، انجام تحقیقات نظام مند در مورد کیفیت و قابلیت سوالات آن ها در تفکیک داوطلبان لازم و ضروری است. هدف: هدف از تحقیق حاضر تعیین ویژگی های روان سنجی و قابلیت سوالات امتحانات نهایی رشته ی تجربی در دو درس زیست شناسی و ادبیات فارسی در گزینش داوطلبان ورود به دوره های کارشناسی بود. روش: جامعه آماری، تمام سوالات امتحانات نهایی رشته ی علوم تجربی سال سوم مقطع متوسطه در خرداد ماه 1390 بوده است که برای تعیین ویژگی های روان سنجی آن ها از عملکرد 600 دانش آموز ناحیه یک شهرستان خرم آباد در دو درس مذکور که به صورت تصادفی انتخاب شده بودند، استفاده شد. یافته ها: ضریب اعتبار آزمون های زیست شناسی و ادبیات فارسی با استفاده از آلفای کرونباخ (97/0، 96/0) تعیین گردید. بر اساس CTT، میانگین ضرایب دشواری و تمیز سوالات در آزمون های ادبیات فارسی (65/0 و 57/0) و زیست شناسی (50/0 و 65/0) به دست آمد. در تحلیل IRT؛ مدل دو پارامتری برازش بیشتری با داده ها نشان داد. همچنین، میانگین دشواری و قدرت تشخیص سوالات در مدل های IRT در دروس ادبیات فارسی (69/0- ، 03/1) و زیست شناسی (09/0- ، 96/0) به دست آمد. بیشترین میزان آگاهی دهندگی دو آزمون ادبیات فارسی و زیست شناسی، به ترتیب متعلق به سطوح توانایی (7/0- ،1/0) است و میزان توافق CTT و IRT از نظر قدرت تشخیص در هر دو درس، به ترتیب (36/98% ، 59/93%) بود. بحث و نتیجه گیری: با توجه به خطیر بودن تصمیمات مبتنی بر آزمون های سرنوشت ساز، تلویحات استفاده از امتحانات نهایی در گزینش داوطلبان مورد بحث قرار گرفت.
زهرا کرمی باغطیفونی؛ نورعلی فرخی
دوره 5، شماره 16 ، تیر 1393، ، صفحه 83-116
چکیده
زمینه: خلاقیت سازهای است که اهمیت زیادی در روانشناسی تفاوتهای فردی دارد، و نسبت به حوزههای مشابهی نظیر هوش کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است. با وجود قدمت هفتاد ساله نظری و پژوهشی در زمینه خلاقیت، هنوز الگوی منسجمی برای درک خلاقیت ارائه نشده است. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین هوش سیال، و هوش متبلور با خلاقیت و تبیین ...
بیشتر
زمینه: خلاقیت سازهای است که اهمیت زیادی در روانشناسی تفاوتهای فردی دارد، و نسبت به حوزههای مشابهی نظیر هوش کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است. با وجود قدمت هفتاد ساله نظری و پژوهشی در زمینه خلاقیت، هنوز الگوی منسجمی برای درک خلاقیت ارائه نشده است. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین هوش سیال، و هوش متبلور با خلاقیت و تبیین این رابطه بر اساس عوامل مکنون مرتبه بالاتر نظیر سرعتپردازشاطلاعات و باز بودن نسبت به تجربهها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. روش: جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان علوم انسانی دانشگاههای تهران بود، که نمونهای متشکل از 481 نفر از سه دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه تهران به طور داوطلبانه انتخاب شدند. برای سنجش هوش از خرده مقیاسهای آزمون وکسلر بزرگسالان (WAIS-R)، برای سنجش خلاقیت از آزمونهای تفکر واگرا، و پرسشنامههای خلاقیت در زندگی روزمره، پیشرفت خلاقانه و خود پنداره خلاقانه، برای سنجش سرعتپردازشاطلاعات، از دو آزمون مداد-کاغذی زاهلن- وربیندونگز (ZVT) و آزمون رمزگردانی (KDT) و برای سنجش باز بودن نسبت به تجربهها از پرسش نامه پنج عامل شخصیت(NEO-FFI) استفاده شد. مدلیابی معادلات ساختاری برای بررسی مدلهای مفروض و بررسی روابط بین این متغیرها که بر اساس ادبیات پژوهش تدوین شده بودند، مورد استفاده قرار گرفت. جهت تدوین مدل علّی خلاقیت، ماتریس همبستگی کلیه متغیرهای مورد پژوهش تهیه و تنظیم گردید و پس از تهیه ماتریس همبستگی با استفاده از نرم افزار (AMOS-18) محاسبات لازم صورت گرفت و برای مدلهای پیشنهادی تحلیل، روشهای مختلف برازش اجرا گردید. یافتهها: نتیجه تحقیق نشان داد که باز بودن نسبت به تجربهها در هر سه حالت (حالت اول، زمانی که از کلیه نشانگرهای خود سنجی خلاقیت و تفکر واگرا بصورت همزمان، حالت دوم، تفکر واگرا به عنوان متغیر وابسته و حالت سوم، خلاقیت خود سنجی به عنوان متغیر وابسته) به پیش بینی موفق و قدرتمند خلاقیت منجر میشود؛ سرعت پردازش اطلاعات تاثیر بسیار کم، اما معنیداری بر خلاقیت داشت.همچنین هوش سیال و هوش متبلور بسته به نوع سنجش خلاقیت اثرات متفاوتی بر این سازه داشتند. نتیجه گیری: به طور کلی نتیجه پژوهش گویای این است که شخصیت نقش بسیار مهمتری درخلاق بودن و تولیدات خلاقانه دارد و هوش و سرعت پردازش اطلاعات نیز در مرحله بعد در نوع کارهای خلاقانه تاثیر مثبتی دارد.
جلیل یونسی؛ فرزاد اسکندری؛ علی دلاور؛ محمدرضا فلسفی نژاد؛ نورعلی فرخی
دوره 5، شماره 15 ، فروردین 1393، ، صفحه 166-186
چکیده
زمینه: اعتبار تحلیلهای چندسطحی با تأکید بر تفاوتهای نظریههای اندازهگیری (رویکرد کلاسیک اندازهگیری و رویکرد نظریه جدید اندازهگیری (IRT)) به کمک دادههای مختلف مورد پژوهشهای اخیر بوده است. هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بدست آوردن میزان تأثیر مدارس بر نمرات کسب شدۀ دانشآموزان شرکت کننده در آزمون تیمز پیشرفته 2008 بود. روش: ...
بیشتر
زمینه: اعتبار تحلیلهای چندسطحی با تأکید بر تفاوتهای نظریههای اندازهگیری (رویکرد کلاسیک اندازهگیری و رویکرد نظریه جدید اندازهگیری (IRT)) به کمک دادههای مختلف مورد پژوهشهای اخیر بوده است. هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بدست آوردن میزان تأثیر مدارس بر نمرات کسب شدۀ دانشآموزان شرکت کننده در آزمون تیمز پیشرفته 2008 بود. روش: برای دستیابی به هدف اصلی پژوهش از دادههای مربوط به اجرای آزمون فیزیک تیمز پیشرفته 2008 که روند آموزش فیزیک پیشرفته دانشآموزان سال آخر متوسطه (پیشدانشگاهی) را مورد ارزیابی قرار میدهد، استفاده شد. جامعه آماری و گروه نمونه پژوهش حاضر، جامعه آماری و گروه نمونه پایۀ پیش دانشگاهی رشته ریاضی- فیزیک در آزمون فیزیک تیمز پیشرفته است که در سال تحصیلی 1387-1386 به اجرا در آمده است. حجم نمونه دانشآموزان ایرانی در این سنجش برابر 2556 نفر بوده است. یافتهها: نتایج تحلیلها به طور کلی نشان داد که نخست تحلیلهای چندسطحی نظریه سؤال- پاسخ (MLIRT) نسبت به تحلیلهای چندسطحی نمرۀ واقعی (MLTS) از قدرت بیشتری در آشکارسازی تفاوت بین مدارس برخوردار است. دوم آنکه، میزان تفاوت بین مدارس شرکت کننده در آزمون ریاضیات تیمز پیشرفته که در شاخص ICC (همبستگی درون ردهای) منعکس شده است در تحلیلهای MLIRT بسیار زیاد است. بحث و نتیجهگیری: نخست آنکه، در نظر گرفتن خطای اندازهگیری تک تک سؤالات در تحلیلها در چارچوب بیزی و با استفاده از نمونهگیری گیبس به طور چشمگیری توانمندی تحلیلهای چندسطحی را بهبود میبخشد و افزایش معنادار نسبت واریانس تبیین شده را در پی خواهد داشت. دوم آنکه، تفاوت و تبعیض آموزشی بین مدارس زیاد است که این امر عمدتاً ناشی از متغیرهای در سطح مدرسه (نظیر متغیرهای مرتبط به معلم یا متغیرهای مرتبط به مدرسه) میباشد.