مسعود گرامی پور؛ مریم مقدسین؛ ریحانه رضازاده
چکیده
مهارت ریاضی شامل حوزه های محتوایی و فرایندهای شناختی مختلف است که بیانگر پیچیدگی توانایی ریاضی و ویژگی های پنهان آن است. تاکنون مطالعه این پیچیدگی ها با روش های سنتی تحلیل داده ها یا به صورت ذهنی انجام شده است. بنابراین، پژوهش حاضر با استفاده از مدل چندبعدی طبقه پنهان پاسخ سوال (LCMIRT) به مطالعه ابعاد شناختی و متغیر های پنهان درس ریاضی ...
بیشتر
مهارت ریاضی شامل حوزه های محتوایی و فرایندهای شناختی مختلف است که بیانگر پیچیدگی توانایی ریاضی و ویژگی های پنهان آن است. تاکنون مطالعه این پیچیدگی ها با روش های سنتی تحلیل داده ها یا به صورت ذهنی انجام شده است. بنابراین، پژوهش حاضر با استفاده از مدل چندبعدی طبقه پنهان پاسخ سوال (LCMIRT) به مطالعه ابعاد شناختی و متغیر های پنهان درس ریاضی آزمون سراسری ورود به دانشگاه پرداخت. در این راستا، داده های درس ریاضی آزمون سراسری سال های 87، 90 و 94 مورد مطالعه قرار گرفت. یافته ها نشان داد که آزمون ریاضی، به عنوان یکی از دروس سرنوشت ساز در آزمون سراسری ورود به دانشگاه، شامل مجموعه ای از ویژگی های شناختی چندبعدی است. نتایج روش تحلیل موازی وحدت یافته نشان داد که آزمون ها با مدل تک بعدی برازش ندارند و اضافه کردن ابعاد بیشتر، برازش مدل را به صورت معنی داری بهبود می بخشد. بعلاوه، حوزه های شناختی درک، حل مسئله و استدلال سه سازه اساسی در تبیین توانایی ریاضی شناسایی شدند که در خوشه بندی و تحلیل سؤالهای آزمون، اطلاعات دقیق تری از کیفیت سوال ها به دست می دهند. این ویژگی LCMIRT ، در مقایسه با سایر رویکردها، تعداد زیر خوشه های شناختی را افزایش می دهد. در نهایت توصیه می شود که در ساخت و تحلیل آزمون های روانی و تربیتی، مدل های LCMIRT مد نظر قرار گیرند تا آشکارسازی توانایی های شناختی پنهان آزمون ها از اعتبار بیشتری برخوردار باشد.
افشین افضلی؛ علی دلاور؛ محمدرضا فلسفی نژاد؛ احمد برجعلی
چکیده
مدلهای تشخیصی شناختی(CDM) مدلهای متغیر مکنون چندبعدی تأییدی با ساختاری پیچیده هستند. در این پژوهش از این مدل ها برای بررسی وضعیت دانش آموزان پایه اول دبیرستان در درس ریاضیات استفاده شد. سنجش تشخیصی شناختی بر اساس 8 صفت اصلی، شامل 32 سوال بر روی نمونه ای به حجم 509 دانش آموز که بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از بین دانش آموزان ...
بیشتر
مدلهای تشخیصی شناختی(CDM) مدلهای متغیر مکنون چندبعدی تأییدی با ساختاری پیچیده هستند. در این پژوهش از این مدل ها برای بررسی وضعیت دانش آموزان پایه اول دبیرستان در درس ریاضیات استفاده شد. سنجش تشخیصی شناختی بر اساس 8 صفت اصلی، شامل 32 سوال بر روی نمونه ای به حجم 509 دانش آموز که بر اساس روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از بین دانش آموزان شهر تهران انتخاب شده بودند، اجرا گردید. از مدلهای IRT برای تعیین ویژگی های روانسنجی سوالات استفاده شد تجزیه و تحلیل داده ها با به کارگیری مدل DINA در مدلسازی تشخیصی شناختی ریاضیات نشان داد که هشت صفت زیربنایی تبیین کننده عملکرد ریاضی دانش آموزان پایه اول دبیرستان است. بر اساس نتایج پژوهش مشخص گردید که آزمودنی ها تنها در یک صفت از هشت صفت به حد تسلط ( 7/0) دست یافته اند و کمترین میزان تسلط مربوط به مهارت های درک مفهوم تعاریف ( 494/0) ، عملیات پیشرفته ریاضی ( 498/0) و کاربرد آموخته ها در مسائل واقعی (505/0) است.
اصغر مینائی؛ علی دلاور؛ محمدرضا فلسفی نژاد؛ علیرضا کیامنش؛ ِیحیی مهاجر
دوره 4، شماره 16 ، تیر 1393، ، صفحه 138-170
چکیده
زمینه: هدف سنجشهایی مانند تیمز آموزش و بهبود عملکرد دانشآموز است. در راستای دستیابی به این هدف، متخصصان حوزه سنجش آموزشی، رویکرد سنجش تشخیصی شناختی(CDA) را پرورش دادهاند. در پژوهش حاضر تلاش شد تا یکی از مدلهای پرکاربرد در حوزه سنجش شناختی را در مورد دادههای دانشآموزان پایه هشتم ایران در آزمون ریاضی تیمز 2007 بکار ببرد و نقاط ضعف ...
بیشتر
زمینه: هدف سنجشهایی مانند تیمز آموزش و بهبود عملکرد دانشآموز است. در راستای دستیابی به این هدف، متخصصان حوزه سنجش آموزشی، رویکرد سنجش تشخیصی شناختی(CDA) را پرورش دادهاند. در پژوهش حاضر تلاش شد تا یکی از مدلهای پرکاربرد در حوزه سنجش شناختی را در مورد دادههای دانشآموزان پایه هشتم ایران در آزمون ریاضی تیمز 2007 بکار ببرد و نقاط ضعف و قوت دانشآموزان ایران را در مهارتها و صفات شناختی زیربنایی آزمون ریاضی (مدل شناختی کورتر و تاتسوکا، 2002) شناسایی نماید و عملکرد دختران و پسران را در این صفات شناختی مورد مقایسه قرار دهد. یافتهها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که مدل شناختی کورتر و تاتسوکا با دادههای دانشآموزان پایه هشتم ایران در آزمون ریاضی تیمز 2007 از برازش مطلوبی برخوردار است. یافتههای مربوط به وضعیت تسلطی نشان میدهد که دانشآموزان ایرانی، بیشترین ضعف را در صفات P1(فرمولبندی معادلات)، P2(هندسه)، P4(به کارگیری قواعد جبر)، و P5(تفکر قیاسی) که صفات مربوط به پردازش شناختی هستند دارند. همچنین در دو صفت S5(بررسی صحت گزینهها) و S6(الگوها و روابط) که به مهارتهای تفکر استقرایی مربوط میشوند نیز از عملکرد ضعیفی برخوردارند. در واقع میتوان گفت که صفت S6 دومین صفت دشوار بعد از صفت P2 در بین دانشآموزان پایه هشتم ایران است. یافتههای مربوط به عملکرد دختران و پسران نشان داد که تفاوتهای جنسیتی در این صفات و مهارتهای شناختی بسیار کم است. دامنه شاخص d کوهن از 30/0- تا 15/0+ با میانگین 03/0 به دست آمد. بحث و نتیجهگیری: بطور کلی پژوهش حاضر نشان میدهد که دانشآموزان ایران در اکثر صفات که برخی از آنها به مهندسی و علوم فیزیکی مربوط میشوند از سطح تسلطی ضعیف برخوردارند. از اینرو به نظر میرسد که سیاستگذاران آموزشی بایستی تغییرات اساسی در آموزش هندسه به عمل آورند، زیرا هندسه، آموزش مهارتهای تفکر ریاضی مهم را که برای مهندسی و علوم فیزیکی لازم هستند ممکن میسازد. در ارتباط با تفاوتهای جنسیتی در ریاضیات نیز با توجه به یافتههای پژوهش حاضر و سایر پژوهشهای صورت گرفتهمیتوان این نتیجه را گرفت که جنسیت یکی از بیشمار متغیری است که عملکرد در ریاضیات را، هر چند بسیار اندک، تحت تاثیر قرار میدهد.