صادق طاهری؛ نورعلی فرخی؛ احمد برجعلی؛ عباس عباس پور
چکیده
زمینه: ارتقاء و انتصاب ﻣﻨﺎﺳﺐﺗﺮﻳﻦ ﻧﻴﺮوی اﻧﺴﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﺻﻮرت دﻗﻴﻖ و ﻫﺪﻓﻤﻨﺪ، ﻳﻜﻲ از ﻋﻮاﻣﻞ اساسی اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﻳﻚ ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻲﮔﺮدد. نیروی انسانی شایسته میتواند با قدرت تعلق و تفکر خود بهترین استفاده را از منابع موجود ببرد. ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﯿﺮی در خصوص اﻧﺘﺼﺎب و ارتقاء کارکنان با توجه به مسأله شایستگی به ﻋﻨﻮان ...
بیشتر
زمینه: ارتقاء و انتصاب ﻣﻨﺎﺳﺐﺗﺮﻳﻦ ﻧﻴﺮوی اﻧﺴﺎﻧﻲ ﺑﻪ ﺻﻮرت دﻗﻴﻖ و ﻫﺪﻓﻤﻨﺪ، ﻳﻜﻲ از ﻋﻮاﻣﻞ اساسی اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﻣﻮﻓﻘﻴﺖ ﻳﻚ ﺳﺎزﻣﺎن ﻣﻲﮔﺮدد. نیروی انسانی شایسته میتواند با قدرت تعلق و تفکر خود بهترین استفاده را از منابع موجود ببرد. ﺗﺼﻤﯿﻢ ﮔﯿﺮی در خصوص اﻧﺘﺼﺎب و ارتقاء کارکنان با توجه به مسأله شایستگی به ﻋﻨﻮان ﻣﻮﺿﻮع روز در ﺳﺎزﻣﺎنها ﻣﻄﺮح اﺳﺖ. هدف: پژوهش حاضر با هدف تدوین مدل جهت ارتقاء و انتصاب کارکنان به سطح مدیریتی میانی براساس مؤلفههای فردی و سازمانی انجام شد. روش: جامعه پژوهش حاضر کلیه کارکنان شرکت ملی نفت ایران بودند که در کارراهه مدیریتی میانی قرار داشتند تعداد افراد مورد بررسی 1312 بودند. دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS 22 و Amos تحلیل شد. یافتهها: نتایج پژوهش حاضر حاکی از وجود اثرات مستقیم و غیرمستقیم و اثرات کلی متغیرهای تجربه مدیریتی، مرتبه شغلی و شایستگی بر متغیر وابسته(سمت مدیریتی) بود، به گونهای که متغیرهای تجربه مدیریتی، مرتبه شغلی و شایستگی بر سمت مدیریتی میانی اثر معنادار نشان دادند. متغیر مرتبه شغلی اثر مستقیم با سمت مدیریتی داشت. از دیگر نتایج حاصل شده در این پژوهش کسب شاخصهای برازش مطلوب و مناسب دادههای پژوهش با مدل تدوین شده است. بحث و نتیجهگیری: صاحب نظران متغیرهای متفاوتی را اثرگذار بر ارتقاء و انتصاب معرفی کردهاند که میتوان آنها را متأثر از مؤلفه های فردی و سازمانی کارکنان دانست. به دلیل اثرگذاری متغیرهای تجربه مدیریتی، مرتبه شغلی و شایستگی بر سمت مدیریتی میانی، استفاده از یافتههای پژوهش حاضر به سازمانها و شرکت-های دولتی و خصوصی توصیه میشود. واژگان کلیدی: تجربه، مرتبه شغلی، شایستگی، سمت مدیریتی