در سنجشهای بینالمللی مانند تیمز و پرلز لازم است تا آزمونهای مورد استفاده از همارزی سازه که به مقایسهپذیری سازه معروف است برخوردار بوده و سئوالها تا حد ممکن برای تمام کشورها و گروههای مشارکتکننده، یکسان عمل نمایند. در پژوهش حاضر تلاش شد تا مقایسهپذیری سازهای آزمون علوم پایه هشتم (سوم راهنمایی) تیمز 2007 و کارکرد افتراقی ...
بیشتر
در سنجشهای بینالمللی مانند تیمز و پرلز لازم است تا آزمونهای مورد استفاده از همارزی سازه که به مقایسهپذیری سازه معروف است برخوردار بوده و سئوالها تا حد ممکن برای تمام کشورها و گروههای مشارکتکننده، یکسان عمل نمایند. در پژوهش حاضر تلاش شد تا مقایسهپذیری سازهای آزمون علوم پایه هشتم (سوم راهنمایی) تیمز 2007 و کارکرد افتراقی سئوالهای آن در بین دانشاموزان ایران و آمریکا و همچنین میزان تأثیر سئوالهای دارای کارکرد افتراقی بر عملکرد دانشآموزان ایرانی مورد بررسی قرار گیرد. برای تحلیل دادهها و پاسخگویی به سئوالهای پژوهش از ترکیبی از رویکردهای تحلیل عاملی تأییدی و نظریه سئوال ـ پاسخ استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی نشان میدهد که آزمون علوم از مقایسهپذیری سازه در بین دو گروه مورد مطالعه برخوردار است. این یافته بدان معنا است که دانشآموزان دو کشور ایران و آمریکا برای دادن پاسخ به سئوالهای علوم از چارچوب مفهومی یکسانی استفاده میکنند. با این حال، نتایج حاصل از تحلیل کارکرد افتراقی سئوالها نشان میدهد 62% سئوالهای درس علوم تیمز 2007 علیه دانشآموزان ایران از کارکرد افتراقی برخوردارند. به طور خلاصه، به نظر میرسد که عملکرد ضعیف دانشآموزان ایران در درس علوم تیمز 2007 را نمیتوان به کارکرد افتراقی سئوالها نسبت داد و بایستی علل آن را جایی دیگر جستجو کرد. مسئولان وزارت آموزش و پرورش و متولیان امر آموزش در کشور بایستی تلاش کنند تا با تهیه محتواهای آموزشی مناسب، مفاهیم مهم هر حوزه را به صورت زنجیرهوار و در ارتباط با یکدیگر آموزش دهند و تلاش کنند تا توانایی و مهارت تفکر واگرا و چند بُعدی را در دانشآموزان پرورش دهند. همچنین بایستی تلاش شود تا از روش سنتی آموزش که به شکل سخنرانی و عمدتا نظری صورت میگیرد فاصله گرفت و دانشآموزان را درگیر فعالیتهای عملی و آزمایشگاهی نمود.