جلیل یونسی؛ فرزاد اسکندری؛ علی دلاور؛ محمدرضا فلسفی نژاد؛ نورعلی فرخی
دوره 4، شماره 15 ، فروردین 1393، ، صفحه 166-186
چکیده
زمینه: اعتبار تحلیلهای چندسطحی با تأکید بر تفاوتهای نظریههای اندازهگیری (رویکرد کلاسیک اندازهگیری و رویکرد نظریه جدید اندازهگیری (IRT)) به کمک دادههای مختلف مورد پژوهشهای اخیر بوده است. هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بدست آوردن میزان تأثیر مدارس بر نمرات کسب شدۀ دانشآموزان شرکت کننده در آزمون تیمز پیشرفته 2008 بود. روش: ...
بیشتر
زمینه: اعتبار تحلیلهای چندسطحی با تأکید بر تفاوتهای نظریههای اندازهگیری (رویکرد کلاسیک اندازهگیری و رویکرد نظریه جدید اندازهگیری (IRT)) به کمک دادههای مختلف مورد پژوهشهای اخیر بوده است. هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بدست آوردن میزان تأثیر مدارس بر نمرات کسب شدۀ دانشآموزان شرکت کننده در آزمون تیمز پیشرفته 2008 بود. روش: برای دستیابی به هدف اصلی پژوهش از دادههای مربوط به اجرای آزمون فیزیک تیمز پیشرفته 2008 که روند آموزش فیزیک پیشرفته دانشآموزان سال آخر متوسطه (پیشدانشگاهی) را مورد ارزیابی قرار میدهد، استفاده شد. جامعه آماری و گروه نمونه پژوهش حاضر، جامعه آماری و گروه نمونه پایۀ پیش دانشگاهی رشته ریاضی- فیزیک در آزمون فیزیک تیمز پیشرفته است که در سال تحصیلی 1387-1386 به اجرا در آمده است. حجم نمونه دانشآموزان ایرانی در این سنجش برابر 2556 نفر بوده است. یافتهها: نتایج تحلیلها به طور کلی نشان داد که نخست تحلیلهای چندسطحی نظریه سؤال- پاسخ (MLIRT) نسبت به تحلیلهای چندسطحی نمرۀ واقعی (MLTS) از قدرت بیشتری در آشکارسازی تفاوت بین مدارس برخوردار است. دوم آنکه، میزان تفاوت بین مدارس شرکت کننده در آزمون ریاضیات تیمز پیشرفته که در شاخص ICC (همبستگی درون ردهای) منعکس شده است در تحلیلهای MLIRT بسیار زیاد است. بحث و نتیجهگیری: نخست آنکه، در نظر گرفتن خطای اندازهگیری تک تک سؤالات در تحلیلها در چارچوب بیزی و با استفاده از نمونهگیری گیبس به طور چشمگیری توانمندی تحلیلهای چندسطحی را بهبود میبخشد و افزایش معنادار نسبت واریانس تبیین شده را در پی خواهد داشت. دوم آنکه، تفاوت و تبعیض آموزشی بین مدارس زیاد است که این امر عمدتاً ناشی از متغیرهای در سطح مدرسه (نظیر متغیرهای مرتبط به معلم یا متغیرهای مرتبط به مدرسه) میباشد.