دانشگاه علامه طباطبائیفصلنامه اندازه گیری تربیتی2252-004X103920200320Psychometric properties of developmental -Behavioral problems Questionnaire (FTF 5-15) in Iranian Children aged 5-15 yearsبررسی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه مشکلات رشدی - رفتاری ( FTF 5-15) درکودکان 5 تا 15 سال ایرانی1151166610.22054/jem.2020.44493.1939FAکریمعبدالمحمدیدکتری روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی، مدرس دانشگاه پیام نور، تهران، ایران0000-0002-2952-9798فرهادغدیری صورمان آبادیدانشجوی دکتری روانشناسی،گروه روانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران0000-0003-2524-2156خوشدویابراهیم زادهدانشجوی دکتری روانشناسی،گروه روانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایرانامیرعلیزادهکارشناسی ارشد روان شناسی تربیتی ، گروه روانشناسی دانشگاه پیام نور، تهران، ایرانمصطفیزارعاناستادیار گروه روانشناسی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه تبریز ، تبریز، ایرانفهیمهنورافکنکارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه تبریز ، تبریز، ایران.Journal Article20190916Considering the extent of developmental-behavioral problems, existing questionnaires assess the limited aspects of these problems. Developmental -Behavioral Problem Questionnaire (FTF) is more comprehensive than other tools and made with a comprehensive look at these problems. The purpose of this study was to validate this questionnaire in Iranian society. The present study is descriptive. A sample of 700 individuals was selected through cluster sampling from Tehran, East Azarbaijan, Isfahan, Ahvaz and Kurdistan provinces, 55 subjects were excluded from the statistical analysis due to incomplete response to the questionnaires, in this way, the final sample was reduced to 645 mothers. Data were analyzed using SPSS software version 25 and LISREL. The present questionnaire consists of 18 dimensions. The reliability coefficients of the dimensions of the questionnaire are between 0/486 (defective in organizing) and up to 0/916 (academic skill deficiency). And also with regard to the fitting indicators reported, the six-factor model is considered to be the best-fit model. According to the findings of the present study, the developmental -Behavioral problems (FTF) questionnaire(FTF) in Iranian society as a tool for evaluating developmental-behavioral problems has a good validity. And can be used as a valid tool in clinical and research settings.با توجه به گستردگی مشکلات رشدی - رفتاری ، پرسشنامههای موجود جنبه های محدودی از این مشکلات را ارزیابی مینمایند. پرسشنامه مشکلات رشدی - رفتاری (FTF) نسبت به سایر ابزارها جامعیت بیشتری دارد و با یک نگاه جامع نسبت به این مشکلات ساخته شدهاست. هدف از پژوهش حاضر، اعتبارسنجی این پرسشنامه در جامعه ایرانی میباشد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی می باشد، نمونهای با حجم 700 نفر با روش نمونه گیری خوشهای از استانهای تهران،آذربایجان شرقی، اصفهان، اهواز و کردستان انتخاب شدند، 55 آزمودنی به دلیل پاسخ ناقص به پرسشنامه ها از تحلیلهای آماری کنار گذاشته شدند و به این ترتیب نمونه نهایی مورد پژوهش به 645 مادر تقلیل یافت. دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 25 و لیزرل مورد تحلیل قرار گرفتند. پرسشنامه حاضر از هجده بعد شکل گرفته که ضرایب پایایی ابعاد پرسشنامه بین 486/0 (نقص در سازماندهی) تا 916/0 (نقص مهارت تحصیلی) قرار دارند. و همچنین با توجه به شاخص های برازش گزارش شده، مشخص شده که مدل شش عاملی بهترین مدل از نظر برازش محسوب می شود. بنابر یافتههای پژوهش حاضر، پرسشنامه مشکلات رشدی - رفتاری ( FTF) در جامعه ایرانی به عنوان ابزار سنجش مشکلات رشدی - رفتاری اعتبار مطلوبی دارد و در تحقیقات و کارهای بالینی به عنوان یک ابزار معتبر قابل استفاده میباشد.دانشگاه علامه طباطبائیفصلنامه اندازه گیری تربیتی2252-004X103920200320Meta-analysis of Findings on the Effectiveness of Cognitive-Behavioral Therapies on Reducing Students' Psychological Problemsفراتحلیل یافته های مربوط به اثربخشی درمان های شناختی-رفتاری بر کاهش مشکلات روان شناختی دانش آموزان17391174510.22054/jem.2020.40065.1899FAآتوساکلانتر هرمزیدانشیار گروه مشاوره، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایرانJournal Article20190129This research is aimed at a meta-analysis of research on the effectiveness of cognitive-behavioral therapies in reducing students' psychological problems. The statistical population is research that has relatively similar questions about the effectiveness of cognitive-behavioral therapies and their method is either experimental or quasi-experimental. By reviewing the history, 28 articles were found. All of these articles were from 2011 to 2015. Of these, only 16 reported well-reported statistical results. The mean test p was selected for combining the test results and the Cohen effect size method was used to achieve the total effect value. The findings of the study indicated that the average size of d in the effectiveness of cognitive-behavioral therapies in reducing students' psychological problems was 1.067. By converting the average d to z values in a normal distribution curve, the normal curve cover level was 0.86, which is relatively high. The significance level of the calculations was also 0.01 and the overall effectiveness of cognitive-behavioral therapies was confirmed in reducing students' psychological problemsاین پژوهش به منظور فراتحلیل پژوهش های انجام شده در زمینه اثربخشی درمان های شناختی-رفتاری در کاهش مشکلات روان شناختی دانش آموزان است. جامعه آماری، پژوهش هایی است که سوالهای نسبتاً یکسانی در مورد اثربخشی درمان های شناختی-رفتاری داشتند و روش آنها نیز آزمایشی و یا شبه آزمایشی بود. با بررسی پیشینه، تعداد 28 مقاله یافت شد. همگی این مقالات مربوط به سال های 1390 تا 1394 بودند. از این میان تنها 16 مطالعه، نتایج آماری خود را به خوبی گزارش کرده بودند. آزمون میانگین p برای ترکیب نتایج آزمون ها انتخاب شد و روش اندازه اثر کوهن برای دستیابی به مقدار اثر کلی استفاده گردید. یافته های پژوهش نشان داد که اندازه d متوسط در اثربخشی درمان های شناختی-رفتاری در کاهش مشکلات روان شناختی دانش آموزان به میزان 067/1 است. با تبدیل متوسط d به مقادیر z در یک منحنی توزیع نرمال، سطح پوشش منحنی نرمال 86/0 به دست آمد که مقدار نسبتاً بالایی است. سطح معناداری محاسبه ها نیز 01/0 بدست آمد و اثربخشی کلی درمان های شناختی-رفتاری در کاهش مشکلات روان شناختی دانش آموزان تأیید گردید.دانشگاه علامه طباطبائیفصلنامه اندازه گیری تربیتی2252-004X103920200320The precision of the UP statistics to detect the aberrant response patterns in polytomouse dataدقت آماره U(poly) در شناسایی الگوهای پاسخ ناهمسان موجود در دادههای چندارزشی41601174610.22054/jem.2020.45213.1945FAطیبهدهقان نیریدانشجوی دکتری سنجش و اندازهگیری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران.علیدلاوراستاد ممتاز، گروه سنجش و اندازهگیری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران0000-0001-5922-3119نورعلیفرخیدانشیار، گروه سنجش و اندازهگیری، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران0000-0000-0000-0000احمدبرجعلیاستاد، گروه روانشناسی بالینی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایرانJournal Article20190801The major aim of this research was to investigate the precision of the up parametric statistics to detect common response styles in polytomouse data. In the present study, five-choices data was simulated with 25 replication according to a fully-crossed design based on Partial Cradit Rasch model. The design included foure types of response styles ;Extreme responding positive, negative, acquiescence and midpoint responding, in four -different situations ; Sample size, test length, percentages of aberrant-responding examinees and percentages of aberrant items was investigated. precision of the Up statistic was high to detect the response styles in all situations respectively; ;Extreme responding negative, positive, acquiescence and it was possible to distinguish between the compatible and aberrant response patterns with the highest precision in these response styles,except to detect the midpoint responding was less precision, in some situations. <br /> The Up parametric statistics has high sensitivity to detect common response styles in non-cognitive multiple choice data and it is suggested that be used this statistics to detect of the response styles of extreme responding negative, positive, acquiescence .هدف پژوهش حاضر، بررسی دقت آماره پارامتریک U<sup>p</sup> در شناسایی سبک های پاسخ دهی شایع در داده های چندارزشی بود که با استفاده از مدل امتیاز پارهای راش، داده های پنج گزینه ای با 25 تکرار، شبیه سازی شدند. چهار سبک پاسخدهی؛ انتخاب گزینه انتهایی مثبت، منفی، تصدیق کردن و انتخاب گزینه میانی در موقعیت های مختلف (حجم نمونه، طول پرسشنامه، درصد سؤالها با الگوهای پاسخ ناهمسان و درصد افراد با سبکهای پاسخ دهی) مورد بررسی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان دادند که متوسط دقت آماره U<sup>p</sup> در شناسایی سبک های پاسخ دهی در تمامی موقعیت ها در انتخاب گزینه انتهایی مثبت و منفی بالا است؛ در مقابل، توانایی شناسایی سبک پاسخ دهی انتخاب گزینه میانی را ندارد و همچنین عملکرد این آماره در شناسایی تصدیق پایین میباشد. بررسی عوامل مؤثر بر دقت آماره برازش شخص نیز نشان داد که بهطورکلی با افزایش حجم نمونه، تعداد سؤالات پرسشنامه و درصد سؤالهای ناهمسان، دقت آماره U<sup>p</sup> بیشتر میشود؛ درمقابل با افزایش درصد پاسخ دهندگان دارای سبک پاسخ دهی، دقت این آماره کاهش می یابد؛ بنابراین، با توجه به نتایج پژوهش در شرایطی که احتمال سبک پاسخ دهی انتخاب گزینه انتهایی مثبت یا منفی وجود دارد، پژوهشگران می توانند با توجه به حجم نمونه و طول پرسشنامه از آماره U<sup>p</sup> استفاده کنند.دانشگاه علامه طباطبائیفصلنامه اندازه گیری تربیتی2252-004X103920200320Construction and Validation and Factor Structure of the Questionnaire of readiness for change in adolescents girlساخت، عامل یابی و پایاسازی پرسشنامه آمادگی برای تغییر در نوجوانان دختر61821174810.22054/jem.2020.52246.2045FAزهرامصباحدانشجوی دکتری روانشناسی تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد رودهن، تهران، ایرانزهرا مصباحخدیجهابوالمعالیدانشگاه آزاد اسلامی واحد رودهن0000-0002-9714-1816فریدهحمیدیدانشیار، گروه علوم تربیتی، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، تهران، ایران.Journal Article20200514The present study aimed to construct, identify and validate the Readiness Questionnaire for of readiness for change in adolescent girls. The research method was a sequential exploratory combination with a tool compilation model. The research method in the qualitative part of text analysis in deductive-inductive method and statistical population included books and articles related to theories and factors affecting the readiness for change and the sample was selected purposefully. In a small part of the society, it included female students in the second year of high school in District 5 of Tehran in 2009-2010. 300 students randomly selected a two-step cluster method and completed the Readiness to Change questionnaire. To confirm the data, the confirmatory factor analysis was used first, the fitness indicators were not desirable in the first step. After using exploratory factor analysis by way of combining items, confirmatory factor analysis was used again and the fit indices indicated the fit of the model with the collected data. Accordingly, the factors of skills, personality traits, adaptability and risk-taking were confirmed. The internal consistency of the questionnaire and the components for the mentioned factors were 0.66, 0.71, 0.68 and 0.72, respectively, and the Cronbach's alpha coefficient of the whole questionnaire was 0.83. The average extracted variance (AVE) of the components is 0.652, 0.625, 0.528 and 0.510, respectively, indicating that the extracted components have an acceptable convergent validity. The reliability of the whole test was also estimated to be 0.88. The questionnaire can be used for research purposes, and psychologists can use it to measure the readiness of adolescent girls to change.پژوهش حاضر با هدف ساخت، عاملیابی و رواسازی پرسشنامه آمادگی برای تغییر در دختران نوجوان انجام شد. روش پژوهش ترکیبی اکتشافی متوالی با مدل تدوین ابزار بود. روش پژوهش در بخش کیفی تحلیل متن به شیوه قیاسی-استقرایی و جامعه آماری شامل کتابها و مقالات مرتبط با نظریهها وعوامل موثر بر آمادگی برای تغییر بود و نمونه به صورت هدفمند انتخاب شد. در بخش کمی جامعه شامل دانشآموزان دختر دوره دوم متوسطه منطقه 5 شهر تهران در سال 99-1398بود. 300 دانشآموز با روش تصادفی خوشهای دو مرحلهای انتخاب و پرسشنامه آمادگی برای تغییر را تکمیل کردند. برای تحلیل دادهها ابتدا از تحلیل عامل تأییدی استفاده شد، شاخصهای برازش در گام اول مطلوب نبود. پس از استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی به روش تلفیق گویهها، بار دیگر از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد و شاخص-های برازش حاکی از تناسب مدل با دادههای گردآوری شده بود. براین اساس عاملهای مهارت ها، ویژگی های شخصیتی، تطابق پذیری و ریسک پذیری مورد تأیید قرار گرفتند. همسانی درونی پرسشنامه و مولفهها برای عاملهای مذکور به ترتیب 66/0 و 71/0 و 68/0و 72/0 و ضریب آلفای کرونباخ کل پرسشنامه 83/0بود. متوسط واریانس استخراج شده (AVE) مولفه ها به ترتیب برابر 562/0، 625/0، 528/0 و 510/0 به دست آمده است که نشان می دهد، مؤلفههای استخراج شده از روایی همگرای قابل قبول برخوردارند. همچنین پایایی کل آزمون به روش بازآزمایی معادل 88/0 برآورد شد. این پرسشنامه برای اهداف پژوهشی قابل استفاده است وروانشناسان میتوانند برای سنجش میزان آمادگی برای تغییر نوجوانان دختر از آن استفاده کنند.دانشگاه علامه طباطبائیفصلنامه اندازه گیری تربیتی2252-004X103920200320Construction and investigating of psychometric characteristics of research Engagement questionnaire in postgraduate studentsساخت و بررسی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه درگیری پژوهشی در دانشجویان تحصیلات تکمیلی831041174910.22054/jem.2020.46882.1978FAیاسرگراونددانشجوی دکتری روانشناسی تربیتی،دانشگاه شهید چمران اهوازمحمدکوهیدانشجوی دکتری روانشناسی تربیتی دانشگاه خوارزمی تهران، ایران.0000-0001-9377-0634الههسیدکابلیکارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه فردوسی مشهداحمدعلیزادهکارشناسی ارشد آموزش ابتدایی دانشگاه آزاد اسلامی ارومیهJournal Article20191202The present study was conducted with the aim of constructing and investigating the factor structure of students' research engagement questionnaire. The research method was survey and the statistical population includes all of the postgraduate students of humanities faculty (Literature and Humanities, Islamic Theology and Science, Sport Sciences, Education and Psychology, Administrative and Economic Sciences) at Ferdowsi University of Mashhad (N=3199). Using Cochran formula, the sample size was estimated to be 343 student. The participants were selected by stratified random sampling. The theoretical model Linnenbrink and Pintrich (2002) was determined as the basis of scale construction. This model includes three components of cognitive, emotional, and leadership engagement. SPSS and AMOS software are used for data analysis. Content validity and confirmatory factor analysis were used to determine the validity of the questionnaire and Cronbach's alpha coefficient to check the reliability. The results showed that the alpha coefficient of the questionnaire was 0.89 and for cognitive (0.80), emotional (0.73) and behavioral (0.76). Content validity of the questionnaire was confirmed by 8 experts of Ferdowsi University of Mashhad (based on CVI) and inappropriate items were removed. Goodness indicators confirmed the fit of the model. According to the research results the research engagement questionnaire had good internal consistency and validity and this questionnaire can be used in research.پژوهش حاضر با هدف ساخت و بررسی ساختار عاملی پرسشنامه درگیری پژوهشی دانشجویان انجام شد. روش پژوهش از نوع پیمایشی و جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکدههای علوم انسانی دانشگاه فردوسی مشهد (ادبیات و علوم انسانی، الهیات و معارف اسلامی، علوم ورزشی، علوم تربیتی و روانشناسی، علوم اداری و اقتصادی) به تعداد 3199 نفر بود که از طریق فرمول کوکران حجم نمونه 343 نفر برآورد شد. آزمودنیها به روش نمونهگیری طبقهای انتخاب شدند. مدل نظری لیننبریک و پینتریچ (2002) به عنوان مبنای ساخت مقیاس قرار گرفت. این مدل شامل سه مولفه ی درگیری شناختی، عاطفی و رفتاری است. از نرم افزار SPSS و AMOS برای تحلیل داده ها استفاده گردید. برای احراز روایی پرسشنامه از روایی محتوایی وتحلیل عاملی تأییدی و برای بررسی پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. روایی محتوایی پرسشنامه توسط 8 نفر از متخصصان دانشگاه فردوسی مشهد (بر اساس شاخص روایی محتوایی) مورد تأیید قرار گرفت و گویههای نامناسب حذف شدند. شاخصهای نیکویی برازش مدل مذکور را تأیید کردند. نتایج نشان داد ضریب آلفای کل پرسشنامه 89/0 و برای عاملهای درگیری شناختی (80/0)، عاطفی (73/0) و رفتاری (76/0) بود. درمجموع پرسشنامه درگیری پژوهشی از همسانی درونی مطلوب و روایی مناسبی برخوردار بود و می توان از این پرسشنامه در پژوهش ها استفاده کرد.دانشگاه علامه طباطبائیفصلنامه اندازه گیری تربیتی2252-004X103920200320Evaluation and Evaluation of Police Assistance Training Courses (Case Study of Tehran Elementary School Students)سنجش و ارزیابی ادوار آموزشی همیاران پلیس(مطالعه موردی دانش آموزان مقطع ابتدایی تهران)1051211175010.22054/jem.2020.50406.2015FAغلامحسینبیابانیاستادیار گروه کشف جرائم دانشگاه علوم انتظامی امین، تهران، ایرانمجتبیستوده گندشمینکارشناسی ارشد حقوق جزا و جرم شناسی، دانشگاه ازاد اسلامی واحد تهران مرکزی، تهران، ایرانJournal Article20200229دوره آموزشی همیار پلیس دوره ای است که از سوی پلیس راهنمایی و رانندگی و با همکاری وزارت آموزش و پرورش کشور با هدف ارتقاء دانش ایمنی در رانندگی و آشنایی با قوانین راهنمایی و رانندگی کودکان مدارس ابتدایی و راهنمایی اجراء میشود. هدف از این مطالعه، ارزیابی طرح همیار پلیس در ارتقای دانش ایمنی در رانندگی و آشنایی با قوانین راهنمایی و رانندگی دانش آموزان مدارس ابتدایی شهر تهران میباشد. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات آزمایشی و از لحاظ هدف کاربردی به شمار می رود. تمامی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر تهران جامعه آماری این مطالعه را تشکیل دادند که از میان آنها نمونه ای به تعداد 1325 نفر از دانش آموزان آموزش دیده و آموزش ندیده (گروه کنترل) با استفاده از روش نمونه گیری کاملاً تصادفی نسبی، انتخاب گردید. این مطالعه در دو فاز انجام پذیرفت. فاز اول با استفاده از ابزار مشاهده و با هدف تبیین وضعیت کلی آموزشها و بررسی محتوای آموزشی انجام پذیرفت. در فاز دوم مطالعه با استفاده از پرسشنامه ای محقق ساخت بر مبنای محتوای آموزشی دوره، دانش ایمنی در رانندگی و آشنایی با قوانین راهنمایی و رانندگی دانش آموزان بررسی گردید. داده های فاز دوم بوسیله نرم افزار SPSS V20مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین میانگین دانش ایمنی در رانندگی و آشنایی با قوانین راهنمایی و رانندگی گروه کنترل و گروه آموزش دیده، تفاوت آماری معنی دار وجود دارد. نتایج آزمون کای اسکوئر نیز رابطه میان سطوح دانش ایمنی در رانندگی و آشنایی با قوانین راهنمایی و رانندگی و گروههای آزمایشی را تأیید نمود، که گویای موفقیت بالای دوره آموزشی بر ارتقاء سطح دانش ایمنی در رانندگی و آشنایی با قوانین راهنمایی و رانندگی دانش آموزان دبستانی می باشد.دوره آموزشی همیار پلیس دوره ای است که از سوی پلیس راهنمایی و رانندگی و با همکاری وزارت آموزش و پرورش کشور با هدف ارتقاء دانش ایمنی در رانندگی و آشنایی با قوانین راهنمایی و رانندگی کودکان مدارس ابتدایی و راهنمایی اجراء میشود. هدف از این مطالعه، ارزیابی طرح همیار پلیس در ارتقای دانش ایمنی در رانندگی و آشنایی با قوانین راهنمایی و رانندگی دانش آموزان مدارس ابتدایی شهر تهران میباشد. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات آزمایشی و از لحاظ هدف کاربردی به شمار می رود. تمامی دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر تهران جامعه آماری این مطالعه را تشکیل دادند که از میان آنها نمونه ای به تعداد 1325 نفر از دانش آموزان آموزش دیده و آموزش ندیده (گروه کنترل) با استفاده از روش نمونه گیری کاملاً تصادفی نسبی، انتخاب گردید. این مطالعه در دو فاز انجام پذیرفت. فاز اول با استفاده از ابزار مشاهده و با هدف تبیین وضعیت کلی آموزشها و بررسی محتوای آموزشی انجام پذیرفت. در فاز دوم مطالعه با استفاده از پرسشنامه ای محقق ساخت بر مبنای محتوای آموزشی دوره، دانش ایمنی در رانندگی و آشنایی با قوانین راهنمایی و رانندگی دانش آموزان بررسی گردید. داده های فاز دوم بوسیله نرم افزار SPSS V20مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین میانگین دانش ایمنی در رانندگی و آشنایی با قوانین راهنمایی و رانندگی گروه کنترل و گروه آموزش دیده، تفاوت آماری معنی دار وجود دارد. نتایج آزمون کای اسکوئر نیز رابطه میان سطوح دانش ایمنی در رانندگی و آشنایی با قوانین راهنمایی و رانندگی و گروههای آزمایشی را تأیید نمود، که گویای موفقیت بالای دوره آموزشی بر ارتقاء سطح دانش ایمنی در رانندگی و آشنایی با قوانین راهنمایی و رانندگی دانش آموزان دبستانی می باشد.دانشگاه علامه طباطبائیفصلنامه اندازه گیری تربیتی2252-004X103920200320Psychometric Properties of Adolescent and Adult Mindfulness Scale (AAMS)ویژگی های روان سنجی مقیاس ذهن آگاهی نوجوان و بزرگسال (AAMS)1231521175110.22054/jem.2020.51932.2040FAحمیدبارانیدانشجوی دکتری روانشناسی تربیتی دانشگاه شیراز، شیراز، ایرانسیده پریساسلامتکارشناسی ارشد روانشناسی تربیتی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایرانمحبوبهفولادچنگدانشیار گروه روانشناسی تربیتی، دانشگاه شیراز، شیراز، ایرانJournal Article20200503Introduction: Although different tools have been designed to measure mindfulness, none of these tools comprehensively examined the dimensions of mindfulness together. Moreover, they were related to a specific age group only. In response to this research gap, the Droutman et al.'s Mindfulness Scale (AAMS) is designed with 19 items to measure four dimensions of mindfulness for both groups of adolescents and adults. The aim of the present study was to investigate the psychometric properties of Droutman et al.'s Mindfulness Scale in two groups of students. Methods: The present study, in the form of a psychometric study, sought to investigate the validity and reliability of the Droutman et al.'s Mindfulness Scale. The study participants were 525 people (220 university students and 305 school students) who were studying in 1397-98 academic year and completed Droutman et al.'s Mindfulness Scale, Gilbert et al.'s Social safeness and pleasure scale, Keyes & Magyar-Moe Emotional well –being scale, and Kraaij & Garnefski behavioral emotion regulation questionnaire. The Data were analyzed using correlation coefficient, Cronbach's alpha coefficient and confirmatory factor analysis. Results: The results of confirmatory factor analysis confirmed the four factors of attention and awareness, being non- reactive, being non-judgmental and being self- accepting. The results of correlation with other tests also confirmed the convergent validity of the scale. The Cronbach's alpha method was used to determine the reliability of the scale, with all coefficients indicating an acceptable internal consistency of the subscales and the total score of the scale. Conclusion: The results show that the Droutman et al.'s mindfulness scale has a very good validity and reliability in Iranian university and school students, and It is effective in measuring mindfulness in the four dimensions mentioned. The results are based on research and theoretical evidence.مقدمه: اگرچه ابزارهای مختلفی جهت سنجش ذهن آگاهی طراحی شده است، لیکن هیچ یک از این ابزارها به بررسی جامع ابعاد ذهن آگاهی در کنار یکدیگر نپرداخته و هم چنین فقط برای یک گروه سنی خاص طراحی شده است. در پاسخ به این شکاف پژوهشی، مقیاس ذهن آگاهی دراتمن و همکاران (AAMS) با 19 گویه جهت سنجش چهار بعد از ذهن آگاهی برای دو گروه نوجوانان و بزرگسالان طراحی شده است. هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس ذهن آگاهی دراتمن و همکاران در دو گروه دانش آموزان و دانشجویان بود. روش: پژوهش حاضر در قالب یک پژوهش روان سنجی به دنبال بررسی روایی و پایایی مقیاس ذهن آگاهی دراتمن و همکاران بود. مشارکت کنندگان پژوهش 525 نفر (220 دانشجو و 305 دانش آموز) بودند که در سال تحصیلی 98-1397 مشغول به تحصیل بودند و مقیاس های ذهن آگاهی دراتمن و همکاران، لذت و امنیت اجتماعی گیلبرت و همکاران، بهزیستی هیجانی کی یز و مگیارموئه و تنظیم رفتاری هیجان کرایج و گارنفسکی را تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از آزمون های آماری ضریب همبستگی، ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی تاییدی بررسی شدند. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی تاییدی چهار عامل توجه و آگاهی، واکنشی نبودن، قضاوتی نبودن و خودپذیری را تایید نمود. نتایج همبستگی با سایر آزمون ها نیز روایی همگرای مقیاس را تایید نمود. برای تعیین پایایی مقیاس از روش آلفای کرونباخ استفاده شد که تمامی ضرایب حاکی از همسانی درونی قابل قبول زیر مقیاس ها و نمره کل مقیاس بود. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که مقیاس ذهن آگاهی دراتمن و همکاران از روایی و پایایی بسیار خوبی در دانش آموزان و دانش جویان ایرانی برخوردار است و کارایی لازم را برای اندازه گیری ذهن آگاهی در چهار بعد مذکور دارد. نتایج بر مبنای شواهد پژوهشی و نظری مورد بحث قرار گرفته است.دانشگاه علامه طباطبائیفصلنامه اندازه گیری تربیتی2252-004X103920200320Psychometric Properties of the Persian Version of the Food Craving Acceptance and Action Questionnaire (FAAQ) in Population Engaging in Weight Lossویژگیهای روانسنجی نسخۀ فارسی پرسشنامۀ پذیرش و عمل مربوط به ولعِ غذا در جمعیت درگیر با کاهش وزن1531711175210.22054/jem.2020.51580.2031FAساماننونهالدانشجوی دکتری روانشناسی سلامت، گروه روانشناسی بالینی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران0000-0001-6428-9841شهراممحمدخانیدانشیار گروه روانشناسی بالینی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران0000-0001-7541-6412جعفرحسنیدانشیار گروه روانشناسی بالینی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران0000-0002-7061-9330مهدیاکبریدانشیار گروه روانشناسی بالینی، دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران0000-0003-1576-5711Journal Article20200420The purpose of the present study was to investigate the psychometric properties of the Persian version of the FAAQ in people who engaged in weight loss or weight loss maintenance. In this descriptive study, 420 men and women were selected through consecutive sampling. They respond to the FAAQ and the Self-compassion Scale (SCS). To assess the validity of the questionnaire, construct validity (exploratory factor analysis and confirmatory factor analysis) and convergent validity was used. The reliability of the questionnaire was assessed via internal consistency. Exploratory factor analysis of the FAAQ’s items revealed two factors named willingness and acceptance, but, at the item level, it was different from the original model of the questionnaire. For two extracted factors, Cronbach’s alphas range was 0.73 to 0.74 suggesting satisfying reliability of the Persian version of the FAAQ. Confirmatory factor analysis supported the original two factor model of the questionnaire, and fit indices indicated a good model fit. The convergent validity of the questionnaire was also adequate. The Persian version of the FAAQ has adequate reliability and validity in Iranian society and is a good self-report for research and clinical settings.هدف این پژوهش بررسی ویژگیهای روانسنجی نسخۀ فارسی پرسشنامۀ پذیرش و عمل مربوط به ولعِ غذا در افرادی بود که مشغول کاهش وزن یا حفظ وزنِ کاهشیافته بودند. در این پژوهش توصیفی، 420 نفر به شیوۀ نمونهگیری متوالی انتخاب شدند و به پرسشنامۀ پذیرش و عمل مربوط به ولعِ غذا و مقیاس شفقت به خود پاسخ دادند. برای بررسی روایی پرسشنامه، از روایی سازه (تحلیل عاملی اکتشافی و تحلیل عاملی تأییدی) و روایی همگرا استفاده شد. پایایی پرسشنامه بر اساس همسانی درونی بررسی شد. تحلیل عاملی اکتشافیِ گویههای نسخۀ فارسی پرسشنامۀ پذیرش و عمل مربوط به ولعِ غذا دو عاملِ تمایل و پذیرش را آشکار ساخت، اما با مدل اصلی پرسشنامه، در سطح گویه، تفاوت داشت. ضرایب آلفای کرونباخِ عاملهای آشکارشده در دامنۀ 0/73 تا 0/74 قرار داشت که حاکی از مناسب بودن پایایی پرسشنامه بود. نتایج تحلیل عاملی تأییدی از ساختار عاملیِ حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی حمایت کرد و شاخصهای برازش حاکی از برازش قابل قبول مدل بود. روایی همگرای پرسشنامه نیز مطلوب بود. نتایج این پژوهش نشان داد که نسخۀ فارسی پرسشنامۀ پذیرش و عمل مربوط به ولعِ غذا پایایی و رواییِ مطلوبی در جمعیت ایرانی دارد و ابزار خودسنجیِ مناسبی برای موقعیتهای بالینی و پژوهشی است.دانشگاه علامه طباطبائیفصلنامه اندازه گیری تربیتی2252-004X103920200320Investigation of Psychometric Properties of Marital Conflicts Counseling Motivation
Scale Women on the Verge of Divorceبررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس انگیزه مشاوره تعارضات زناشویی زنان در آستانهی طلاق1731941167310.22054/jem.2020.44211.1952FAابراهیمفهلیدانشجوی دکترای تخصصی، گروه مشاوره، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایرانکیومرثفرحبخشدانشیار، گروه مشاوره، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایرانعبداللهمعتمدیدانشیار، گروه روانشناسی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایرانسمیهکاظمیاندانشیار، گروه مشاوره، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایرانJournal Article20190902Abstract: One of the main ways to reduce the divorce is to use marital conflict counseling services. However, most of the women on the verge of divorce have no incentive for counseling. Determining these types of women on the verge of divorce and motivating them to counsel, the present study aimed to provide a motivation scale for counseling in women on the verge of divorce. The research method was survey. The population consisted of all women on the verge of divorce in Hamedan province in 2019. The sampling method was purposeful and the samples were selected from the cities of Hamedan, Asadabad, and Bahar. The sample size was 291 subjects. To determine the factor analysis and validity of the construct of psychometric properties of the motivation scale for marital conflict counseling, exploratory and confirmatory factor analyses were used. Performing the exploratory factor analysis using principal variables, varimax rotation, and final extraction, three factors of expectation, tools, and value were obtained. They explicated a total of 78.94 of the total variance of the scale items. The Cronbach's alpha coefficient for the subscales of expectation was estimated as 0.95, for value as 0.94, and for the total score of the scale as 0.95, indicating good reliability of the items. The confirmatory factor analysis and its indicators demonstrated good fitting of the scale, and confirmed the correlation between items and the construct in this three-factor model. Conclusion: according to the results of the present study, it can be said that this version of motivation scale for marital conflict counseling in women on the verge of divorce has sufficient validity and reliability and can be used in various situations of marital conflict counseling and research activities.چکیده : یکی از راهکارهای اساسی کاهش طلاق استفاده از خدمات مشاوره تعارضات زناشویی است. ولی خیلی از زنان درآستانهی طلاق انگیزه چندانی برای مشاوره ندارند. برای مشخص کردن این گروه از زنان در آستانه طلاق و ایجاد انگیزه مشاوره در آنها، این پژوهش با هدف تدوین مقیاس انگیزه مشاوره تعارضات زناشویی زنان در آستانهی طلاق انجام گرفت. روش پژوهش پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان در آستانه طلاق استان همدان در سال 1398 تشکیل دادهاند. شیوه نمونهگیری هدفمند است، نمونه از بین شهرهای استان همدان، شهرستانهای همدان، اسدآباد و بهار انتخاب شد. حجم نمونه 291 نفر بود. برای پی بردن به ساختار عاملی و روایی سازه ویژگیهای روانسنجی مقیاس انگیزه مشاوره تعارضات زناشویی، از روش تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی استفادهشد. با انجام تحلیل عاملی اکتشافی به روش مؤلفههای اصلی و با چرخش واریماکس و استخراج نهایی، سه عامل انتظار، ابزار و ارزش به دست آمد ، این سه عامل درمجموع، 94/78 از واریانس کل سؤالات مقیاس را تبیین نمود. ضریب آلفای کرونباخ خرده مقیاسها برای عامل انتظار 95 /0، برای ابزار 96/0 و برای ارزش 94/0 و برای نمره کل پرسشنامه نیز 95/0 برآورد شد که نشاندهنده پایایی مناسب گویه های مقیاس بود. تحلیل عاملی تائیدی و شاخصهای آن نیز بیانگر برازش مطلوب مقیاس بود و نشان داد همبستگی بین سؤالات و سازه در این مدل سه عاملی مورد تأیید است. نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش می-توان گفت این نسخه مقیاس انگیزه مشاوره تعارضات زناشویی در بین زنان در آستانهی طلاق از پایایی و روایی کافی برخوردار است و میتوان از آن در موقعیتهای مختلف مشاورهی تعارضات زناشویی و فعالیتهای پژوهشی استفاده کرد.