عباس عباس پور؛ محمد مجتبی زاده؛ احسان اکرادی
چکیده
پژوهش حاضر با هدف ساخت، پایاسازی و اعتباریابی ابزار اندازهگیری برای اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران انجام شده است. برای انجام این پژوهش، از روش تحقیق ترکیبی با طرح اکتشافی–مدل توسعه ابزار استفاده شده است. ابتدا در بخش کیفی پژوهش با استفاده از روش نظریه زمینه ای و مصاحبه با 36 نفر از خبرگان آموزش عالی، پرسشنامه ای ...
بیشتر
پژوهش حاضر با هدف ساخت، پایاسازی و اعتباریابی ابزار اندازهگیری برای اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران انجام شده است. برای انجام این پژوهش، از روش تحقیق ترکیبی با طرح اکتشافی–مدل توسعه ابزار استفاده شده است. ابتدا در بخش کیفی پژوهش با استفاده از روش نظریه زمینه ای و مصاحبه با 36 نفر از خبرگان آموزش عالی، پرسشنامه ای با 25 مؤلفه و 157 خرده مؤلفه طراحی شد. سپس، در بخش کمی، پرسشنامه طراحی شده در یک مطالعه مقدماتی روی 84 نفر از خبرگان آموزش عالی ایران اجرا شد. بر اساس، بازخوردهای دریافتی به اصلاح پرسشنامه اقدام شد. سپس، نسخه نهایی و اصلاح شده آن در اختیار 293 نفر از خبرگان آموزش عالی کشور قرار داده شد. اعتبار پرسشنامه توسط صاحبنظران تأیید شده و پایایی آن به وسیله آلفای کرونباخ (982/0) محاسبه گردید. در بخش کیفی پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند غیر احتمالی و در بخش کمی از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی استفاده شد. برای آزمون ابزار اندازه گیری مزبور، از تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شد. با انجام تحلیل عاملی مرتبهی اول، ابزار اندازهگیری مزبور به 22 مؤلفه و 150 خرده مؤلفه اصلاح و تعدیل یافت. نتایج تحلیل عاملی تأییدی مرتبه دوم نیز نشان داد که مؤلفه های 22 گانه احصاء شده دارای بار عاملی کافی جهت پیش بینی ابزار اندازه گیری اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران است. همچنین، شاخص های برازش، (CMIN/DF) برابر با 924/1، (RMSEA) برابر با 39/0، (GFI) برابر با 976/0، (AGFI) برابر با 939/0، (CFI) برابر با 928/0، (NNFI) برابر با 953/0، (TLI) برابر با 000/1، (IFI) برابر با 928/0 و (RFI) برابر با 925/0 نشان می-دهد، ابزار اندزه گیری طراحی شده برای اعتبارسنجی و تضمین کیفیت نظام آموزش عالی ایران از برازش بسیار مطلوبی برخوردار است.
مجید یوسفی افراشته؛ لیلا صیامی؛ احمد رضایی
چکیده
در نظریههای یادگیری جدید سنجش کلاسی به عنوان عنصر مهم نه تنها در فرایند آموزش که در فرایندهای مطالعه و یادگیری نیز شناخته میشود. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه روشهای سنجش کلاسی(تکوینی و تراکمی) و ترجیحات سنجشی(چند گزینهای و تشریحی) دانشجویان با رویکردهای یادگیری آنان است. روش این پژوهش همبستگی و خاصه مدل معادلات ساختاری است. ...
بیشتر
در نظریههای یادگیری جدید سنجش کلاسی به عنوان عنصر مهم نه تنها در فرایند آموزش که در فرایندهای مطالعه و یادگیری نیز شناخته میشود. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه روشهای سنجش کلاسی(تکوینی و تراکمی) و ترجیحات سنجشی(چند گزینهای و تشریحی) دانشجویان با رویکردهای یادگیری آنان است. روش این پژوهش همبستگی و خاصه مدل معادلات ساختاری است. جامعه پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه تهران در سال تحصیلی 89-1388 بود. جامعه این پژوهش شامل دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه تهران است که در نیمسال دوم سال تحصیلی 92-91 در این دانشگاه مشغول تحصیل بوده اند(N=22000). دو ابزار، فرم دو عاملی پرسشنامه رویکردهای یادگیری بیگز و همکاران(2001) و پرسشنامه محقق ساخته برای اندازهگیری ترجیحات سنجش دانشجویان و رویکرد سنجش کلاسی مدرس طراحی شد. ضریب آلفای کرونباخ برای رویکرد عمقی (شامل10 سؤال) 88/0 و برای رویکرد سطحی(شامل10 سؤال) 75/0، ترجیحات سنجش(4 سؤال) 68/0 و برای رویکرد سنجش کلاسی(8 سؤال) 72/0 حاصل شد. جهت تحلیل و بررسی روابط مورد نظر در مدل مفهومی از روش مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد سنجش تکوینی و سؤالهای چند گزینهای رابطه مثبت و معنی دار با رویکرد یادگیری عمقی و رابطه منفی معنی دار با رویکرد سطحی یادگیری دارند.
محمد امینی؛ زهره صمدیان؛ حمید رحیمی
چکیده
زمینه: هدف اصلی این پژوهش بررسی موانع اثر بخشی دروس معارف اسلامی در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی می باشد. روش: جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های شهر کاشان به تعداد 17057 نفر است که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعدا 458 دانشجو به عنوان نمونه انتخاب شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که اگر چه وضعیت کلی اجرای برنامه ...
بیشتر
زمینه: هدف اصلی این پژوهش بررسی موانع اثر بخشی دروس معارف اسلامی در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی می باشد. روش: جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه دانشجویان دانشگاه های شهر کاشان به تعداد 17057 نفر است که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعدا 458 دانشجو به عنوان نمونه انتخاب شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که اگر چه وضعیت کلی اجرای برنامه های درسی معارف اسلامی در دانشگاه ها نسبتا در حدی مطلوب می باشد ولی در عین حال وجود مجموعه ای از عوامل درونی و بیرونی مانع از آن می شوند که دروس مذکور در عمل اثر بخشی و تاثیر گذاری لازم و مورد نظر را بر روی دانشجویان داشته باشند. نتیجه گیری: در بین عوامل درونی مولفه ارزشیابی و در میان عوامل بیرونی عامل اجتماع و شرایط محیطی از نظر دانشجویان عمده ترین موانع اثر بخشی دروس معارف اسلامی می باشد.
مریم قادری شیخی آبادی؛ سیاوش طالع پسند
چکیده
زمینه: شاخص های عملکردی ابزاری مناسب برای طراحی و اجرای عملیات برنامه های آموزشی، پژوهشی، مدیریتی در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی و نیز ارزیابی این موسسات می باشند. به وسیله شاخص های عملکردی می توان عملکرد گذشته، وضعیت موجود و مطلوب دانشگاه را بررسی نمود و با استانداردها مقایسه کرد. هدف: هدف این مطالعه تعیین وزن شاخص های ارزیابی ...
بیشتر
زمینه: شاخص های عملکردی ابزاری مناسب برای طراحی و اجرای عملیات برنامه های آموزشی، پژوهشی، مدیریتی در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی و نیز ارزیابی این موسسات می باشند. به وسیله شاخص های عملکردی می توان عملکرد گذشته، وضعیت موجود و مطلوب دانشگاه را بررسی نمود و با استانداردها مقایسه کرد. هدف: هدف این مطالعه تعیین وزن شاخص های ارزیابی عملکرد موسسات آموزش عالی غیر دولتی – غیر انتفاعی در بعدهای پژوهشی، آموزشی و محیطی؛ و رتبه بندی آنها بود. روش: شرکت کنندگان موسسات آموزش عالی غیر دولتی – غیرانتفاعی و اعضای هیئت های نظارت و ارزیابی مراکز آموزش عالی استان های کرمانشاه، کردستان، همدان، لرستان و ایلام بودند. برای ارزیابی موسسات آموزش عالی غیر دولتی-غیر انتفاعی شاخص های بعد آموزشی باید در اولویت قرار گیرند. رتبه بندی موسسات بر حسب بعدهای آموزشی، پژوهشی و محیطی ضمن فراهم آوردن تصویر دقیق تر امکان بیشتری برای مقایسه آنها به دست می دهد. تلویحات نظام رتبه بندی مورد بحث قرار گرفت.
محمد شریفی؛ عباس عباس پور
دوره 3، شماره 12 ، تیر 1392، ، صفحه 133-170
چکیده
زمینه: در دنیای مبتنی بر دانش، سرمایههای فکری نقش اساسی در دستیابی به مزیت رقابتی بازی میکنند. در این میان نقش آموزش عالی در ساختار اقتصادی کشورها از منظر تربیت نیروی کار و آموزش دیده برای بخشهای خصوصی و دولتی و همچنین ایجاد زمینه های نوآوری و گسترش فناوری حائز اهمیت ویژه ای است. نظام آموزش عالی از طریق مدیریت و بکارگیری مؤثر ...
بیشتر
زمینه: در دنیای مبتنی بر دانش، سرمایههای فکری نقش اساسی در دستیابی به مزیت رقابتی بازی میکنند. در این میان نقش آموزش عالی در ساختار اقتصادی کشورها از منظر تربیت نیروی کار و آموزش دیده برای بخشهای خصوصی و دولتی و همچنین ایجاد زمینه های نوآوری و گسترش فناوری حائز اهمیت ویژه ای است. نظام آموزش عالی از طریق مدیریت و بکارگیری مؤثر سرمایههای فکری، زمینه رشد، نوآوری کارآفرینی و نهایتاً توسعه اقتصادی را فراهم مینماید. شناخت سرمایههای فکری در نظام آموزش عالی و شیوه های سنجش آن راه را برای بهبود مدیریت این سرمایهها هموار میسازد. هدف: این پژوهش با معرفی عناصر سرمایۀ فکری و چگونگی سنجش آن در نظام آموزش عالی، راهبردی برای مدیریت این سرمایهها ارائه مینماید تا از این طریق، نظام آموزش عالی به عنوان یکی از ابزارهای ویژه در دستیابی به سند چشم انداز نظام مقدس جمهوری اسلامی که در آن دانش و دانایی از اهمیت ویژه ای برخوردار است، نقش پر رنگتری ایفا نماید. روش: برای دست یابی به هدف فوق شاخصها و معیارهای سنجش سرمایۀ فکری که از سوی پژوهشگران مختلف معرفی شده مورد بررسی قرار گرفت و مبتنی بر آن شاخصهایی که بیشترین فراوانی و کاربرد را در این تحقیقات داشتند شناسایی شده و به قضاوت 20 نفر از خبرگان و متخصصان دانشگاهی که حداقل دارای یک مقاله یا کار تحقیقاتی در ارتباط با سرمایۀ فکری بودند، گذاشته شد و با استفاده از تکنیک فرایند تحلیل سلسله مراتبی معیارهای سنجش سرمایۀ فکری رتبهبندی شد. یافتهها: نتایج و یافتههای تحقیق نشان میدهد که سرمایۀ فکری در نظام آموزش عالی مشتمل بر سه عنصر اصلی سرمایۀ انسانی، سرمایۀ ساختاری و سرمایۀ رابطهای میباشد که از بین سرمایۀ انسانی با وزن نسبی0.710 دارای بیشترین اولویت و سرمایۀ ساختاری با وزن نسبی0.206 در اولویت دوم و سرمایۀ رابطهای با ضریب وزنی0.084 در اولویت سوم قرار دارد. همچنین مهمترین زیر معیارهای سرمایۀ انسانی به ترتیب اولویت عبارتاند: از هیئت علمی، دانشجویان و کارکنان. نتیجهگیری: بر مبنای یافتههای تحقیق، درنهایت مدل مناسب سنجش سرمایۀ فکری به همراه ابعاد و معیارهای مربوطه جهت نظام آموزش عالی ایران ارائه گردید.
حسین عبداللهی
دوره 2، شماره 7 ، فروردین 1391، ، صفحه 139-170
چکیده
زمینه: در سه دهه اخیر موسسات آموزش عالی از رشد کمی چشمگیری برخوردار شده اند. افزایش تقاضا برای آموزش عالی و در نتیجه افزایش هزینه ها و نیز محدودیت منابع مالی، توجه سیاست گذاران نظام های آموزش عالی را به یافتن راه هایی جهت افزایش هزینه ها و نیز محدودیت منابع مالی، توجه سیاست گذاران نظام های آموزش عالی را به یافتن راه هایی جهت افزایش کارایی ...
بیشتر
زمینه: در سه دهه اخیر موسسات آموزش عالی از رشد کمی چشمگیری برخوردار شده اند. افزایش تقاضا برای آموزش عالی و در نتیجه افزایش هزینه ها و نیز محدودیت منابع مالی، توجه سیاست گذاران نظام های آموزش عالی را به یافتن راه هایی جهت افزایش هزینه ها و نیز محدودیت منابع مالی، توجه سیاست گذاران نظام های آموزش عالی را به یافتن راه هایی جهت افزایش کارایی و اثر بخشی و سرانجام بهبود و ارتقا بهره وری جلب کرده است. از سوی دیگر آموزش عالی با نقدهایی از قبیل کاهش کیفیت، عدم تناسب برون داد با نیازهای بازار کار و ... مواجه است. پاسخگویی به چنین انتقادهایی مستلزم یافتن راه حل های نوین برای بهبود عملکرد نظام آموزش عالی است. هدف: پاسخ به پرسش های اساسی در حوزه سنجش بهره وری آموزشی از قبیل مدیریت آموزش عالی برای سنجش بهره وری آموزشی اعضای هیئت علمی با چه مسائل و دشواری هایی مواجه است؟ به عبارت دیگر اگر مدیران دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی درصد اندازه گیری میزان بهره وری آموزشی اعضای هیات علمی باشند با چه چالش هایی مواجه خواهند شد. ضریب اهمیت هر یک از چالش های مشخص شده چقدر است و باید رفع کدام چالش در اولویت قرار گیرد؟ نتیجه گیری: در این مقاله کوشش شده است ضمن مرور مقوله بهره وری در نظام آموزش عالی بطور کلی، قرار گیرد. در پایان پیشنهادهایی بمنظور مواجهه مدیران آموزش عالی با چالش های سنجش بهره وری آموزشی اعضای هیات علمی دانشگاه ها ارائه شده است.
عباس عباسپور؛ محمد شرقی
دوره 2، شماره 5 ، مهر 1390، ، صفحه 1-32
چکیده
زمینه: بهبود کیفیت فعالیتهای نظامهای آموزش عالی به منظور پاسخگویی به چالشهای پیش رو همواره از سیاستهای اصلی دست اندرکاران نظامهای آموزش بوده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف توسعه و بهبود کیفیت گروه مدیریت و برنامهریزی آموزشی دانشگاه علامه طباطبایی از طریق ارزیابی درونی صورت گرفته است. روش:به این منظور پس از تصریح اهداف ...
بیشتر
زمینه: بهبود کیفیت فعالیتهای نظامهای آموزش عالی به منظور پاسخگویی به چالشهای پیش رو همواره از سیاستهای اصلی دست اندرکاران نظامهای آموزش بوده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف توسعه و بهبود کیفیت گروه مدیریت و برنامهریزی آموزشی دانشگاه علامه طباطبایی از طریق ارزیابی درونی صورت گرفته است. روش:به این منظور پس از تصریح اهداف گروه درسه سطح آموزشی، پرورشی و عرضه خدمات تخصصی و با توسل به تجربیات ملی و بینالمللی، الگوی عناصر سازمانی و نظرات کمیته ارزیابی درونی گروه مورد مطالعه، تعداد هفت عامل تعیین و مورد ارزیابی قرار گرفت. این عاملها عبارتند از: 1- هدفها، مدیریت و سازماندهی؛ 2- هیأت علمی؛ 3- دانشجویان؛ 4- دورههای آموزشی و برنامههای درسی و غیردرسی؛ 5- فرایند یاددهی و یادگیری؛ 6- دانش آموختگان؛ 7- امکانات و تجهیزات آموزشی و پژوهشی. به منظور ارزیابی عوامل فوق 47 ملاک و 182 نشانگر در نظر گرفته شد. هر کدام از این نشانگرها با اندازه گیری یک یا چند متغیر همراه بود. ابزارهای مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامه، مصاحبه، چک لیست و سند کاوی دادههای لازم بود. با بررسی پیشینه گروه و بهخصوص تحولات آن در پنج سال گذشته و رجوع به قوانین و مقررات دانشگاهی و در نظر گرفتن انتظارات آزمودنیها برای هر نشانگر الزاماتی جهت قضاوت تهیه و تدوین گردید. براین اساس تلاش شد وضعیت موجود گروه با توجه به الزامات تعیین شده که مشخص کننده وضعیت مورد انتظار گروه بود، مقایسه لازم به عمل آید و سطح مطلوبیت هر نشانگر مشخص شود. یافتهها: براساس میانگین امتیازهای داده شده به سطوح مطلوبیت (مطلوب:3؛ نسبتاً مطلوب: 2؛ نامطلوب: 1) و تطبیق آن با طیفهای قضاوت نتایج ارزیابی به شرح ذیل بدست آمد: عامل هدفها، مدیریت و سازماندهی نسبتاً مطلوب، هیأت علمی مطلوب، دانشجویان نسبتاً مطلوب، دورههای آموزشی و برنامههای درسی و غیردرسی نسبتاً مطلوب، فرایند یاددهی- یادگیری نسبتاً مطلوب، دانشآموختگان نسبتاً مطلوب و در نهایت، امکانات و تجهیزات آموزشی و پژوهشی نسبتاً مطلوب بود. در مجموع به رغم اینکه وضعیت موجود گروه در سطح نسبتاً مطلوب قرار داشت؛ لکن در مورد برخی نشانگرها نارساییها و کاستیهایی وجود داشت که برای رفع آنها و بهبود در کیفیت گروه پیشنهادهایی ارائه شد.