عابدین دارابی عمارتی؛ جعفر جهانی
چکیده
هدف این پژوهش ارائه مدل ریزوماتیک و توسعه آن برای پرورش خلاقیت دانشآموزان است. برای تحقق این هدف از رویکرد ترکیبی و مدل آشیانهای آزمایشی استفاده شد. برای اجرای این طرح ابتدا چند درس از کتاب رایج علوم تجربی پایه ششم با استفاده از مدل آموزش ریزوماتیک سازماندهی شد، سپس این مجموعه توسط معلمان باتجربه مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. در ...
بیشتر
هدف این پژوهش ارائه مدل ریزوماتیک و توسعه آن برای پرورش خلاقیت دانشآموزان است. برای تحقق این هدف از رویکرد ترکیبی و مدل آشیانهای آزمایشی استفاده شد. برای اجرای این طرح ابتدا چند درس از کتاب رایج علوم تجربی پایه ششم با استفاده از مدل آموزش ریزوماتیک سازماندهی شد، سپس این مجموعه توسط معلمان باتجربه مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. در مرحله بعد سه مدرسه ابتدایی دخترانه از شهر کرمانشاه انتخاب و از هر مدرسه یک کلاس انتخاب شد(مدارس همگن و دارای شرایط تقریباً مشابه). این سه کلاس به ترتیب با نام-های کلاس مرجع، کلاس روش و کلاس روش محتوا نامگذاری شد. این طرح طی مدت 6 هفته و هر هفته یک جلسه اجرا شد. کلاس مرجع با روال عادی آموزش یافت. در کلاس روش با روش آموزش ریزوماتیک شاگردان محتوای کتاب رایج را فرا گرفتند و در کلاس روش – محتوا دانشآموزان محتوای طراحی شده را با شیوه آموزش ریزوماتیک تجربه کردند. بعد از اتمام دوره هر سه کلاس در آزمون خلاقیت تورنس و آزمون محقق ساخته شرکت کردند. یافتههای کمی با شیوه تحلیل کوواریانس مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان داد که اجرای مدل آموزشی ریزوماتیک در گروههای متفاوت آزمایشی باعث پرورش خلاقیت دانشآموزان میشود. در بخش کیفی نظرات معلمان در خصوص پیشرفت خلاقیت در ابعاد سیالی، ابتکار، بسط و انعطافپذیری مورد بررسی قرار گرفت. در مرحلهای دیگر یافتههای کمی و یافتههای کیفی حاصل از نظرات معلمان مقایسه گردید و تأثیر مثبت مدل آموزشی ریزوماتیک در پرورش خلاقیت تأیید شد.
اصغر مینائی؛ علی دلاور؛ محمدرضا فلسفی نژاد؛ علیرضا کیامنش؛ ِیحیی مهاجر
دوره 4، شماره 16 ، تیر 1393، ، صفحه 138-170
چکیده
زمینه: هدف سنجشهایی مانند تیمز آموزش و بهبود عملکرد دانشآموز است. در راستای دستیابی به این هدف، متخصصان حوزه سنجش آموزشی، رویکرد سنجش تشخیصی شناختی(CDA) را پرورش دادهاند. در پژوهش حاضر تلاش شد تا یکی از مدلهای پرکاربرد در حوزه سنجش شناختی را در مورد دادههای دانشآموزان پایه هشتم ایران در آزمون ریاضی تیمز 2007 بکار ببرد و نقاط ضعف ...
بیشتر
زمینه: هدف سنجشهایی مانند تیمز آموزش و بهبود عملکرد دانشآموز است. در راستای دستیابی به این هدف، متخصصان حوزه سنجش آموزشی، رویکرد سنجش تشخیصی شناختی(CDA) را پرورش دادهاند. در پژوهش حاضر تلاش شد تا یکی از مدلهای پرکاربرد در حوزه سنجش شناختی را در مورد دادههای دانشآموزان پایه هشتم ایران در آزمون ریاضی تیمز 2007 بکار ببرد و نقاط ضعف و قوت دانشآموزان ایران را در مهارتها و صفات شناختی زیربنایی آزمون ریاضی (مدل شناختی کورتر و تاتسوکا، 2002) شناسایی نماید و عملکرد دختران و پسران را در این صفات شناختی مورد مقایسه قرار دهد. یافتهها: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که مدل شناختی کورتر و تاتسوکا با دادههای دانشآموزان پایه هشتم ایران در آزمون ریاضی تیمز 2007 از برازش مطلوبی برخوردار است. یافتههای مربوط به وضعیت تسلطی نشان میدهد که دانشآموزان ایرانی، بیشترین ضعف را در صفات P1(فرمولبندی معادلات)، P2(هندسه)، P4(به کارگیری قواعد جبر)، و P5(تفکر قیاسی) که صفات مربوط به پردازش شناختی هستند دارند. همچنین در دو صفت S5(بررسی صحت گزینهها) و S6(الگوها و روابط) که به مهارتهای تفکر استقرایی مربوط میشوند نیز از عملکرد ضعیفی برخوردارند. در واقع میتوان گفت که صفت S6 دومین صفت دشوار بعد از صفت P2 در بین دانشآموزان پایه هشتم ایران است. یافتههای مربوط به عملکرد دختران و پسران نشان داد که تفاوتهای جنسیتی در این صفات و مهارتهای شناختی بسیار کم است. دامنه شاخص d کوهن از 30/0- تا 15/0+ با میانگین 03/0 به دست آمد. بحث و نتیجهگیری: بطور کلی پژوهش حاضر نشان میدهد که دانشآموزان ایران در اکثر صفات که برخی از آنها به مهندسی و علوم فیزیکی مربوط میشوند از سطح تسلطی ضعیف برخوردارند. از اینرو به نظر میرسد که سیاستگذاران آموزشی بایستی تغییرات اساسی در آموزش هندسه به عمل آورند، زیرا هندسه، آموزش مهارتهای تفکر ریاضی مهم را که برای مهندسی و علوم فیزیکی لازم هستند ممکن میسازد. در ارتباط با تفاوتهای جنسیتی در ریاضیات نیز با توجه به یافتههای پژوهش حاضر و سایر پژوهشهای صورت گرفتهمیتوان این نتیجه را گرفت که جنسیت یکی از بیشمار متغیری است که عملکرد در ریاضیات را، هر چند بسیار اندک، تحت تاثیر قرار میدهد.