نوشیروان محمدی؛ علی دلاور؛ نورعلی فرخی؛ اصغر مینائی
چکیده
هدف از پژوهش حاضر شناسایی صفات زیربنایی آزمون هوش وکسلر کودکان نسخه چهار با توجه به تواناییهای باریک نظریه کتل-هورن –کارول و با استفاده از مدل تشخیصی شناختی جیدینا بود. جامعه آماری در این پژوهش کلیه دانش آموزان ابتدایی کشور بودند که به صورت تصادفی خوشه ای 1222 نفر از آنها انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری نیز آزمون هوش وکسلر کودکان ...
بیشتر
هدف از پژوهش حاضر شناسایی صفات زیربنایی آزمون هوش وکسلر کودکان نسخه چهار با توجه به تواناییهای باریک نظریه کتل-هورن –کارول و با استفاده از مدل تشخیصی شناختی جیدینا بود. جامعه آماری در این پژوهش کلیه دانش آموزان ابتدایی کشور بودند که به صورت تصادفی خوشه ای 1222 نفر از آنها انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری نیز آزمون هوش وکسلر کودکان نسخه 4 بود. نتایج تحلیل نشان داد که از بین نزدیک به 70 توانایی باریک که در مدل کتل –هورن-کارول به آنها اشاره شدهاست، 9 توانایی باریک شامل تصویرسازی، استقرا، حافظه فعال، اطلاعات عمومی کلامی، دانش واژگانی، انعطافپذیری در مشابهت، فراخنای حافظه، رشد زبانی، استدلال عمومی زنجیرهای به عنوان صفتهای زیر بنایی سوالهای خرده مقیاس آزمون هوش وکسلر شناسایی شدند. همچنین از بین مدلهای محدود در مدل عمومی، مدل LLM برای تحلیل دادهها با توجه به آماره والد انتخاب شد. بررسی میزان تسلط دانشآموزان در صفتهای شناسایی شده نشان داد که بیشترین میزان تسلط در صفت دانش واژگانی و کمترین میزان تسلط نیز مربوط به انعطاف-پذیری در مشابهت بود. بررسی پارامترهای سوال نیز نشان داد که در سوالهای آسان هر خرده مقیاس احتمال حدس بالا و در سوال های دشوار هر خرده مقیاس احتمال لغزش بالا بود.
اعظم مقدم؛ محمدرضا فلسفی نژاد؛ نورعلی فرخی؛ معصومه استاجی
چکیده
زمینه: رویکردهای سنتی و جاری سنجش در بازنمایی قابلیتهای زبانی افراد با چالشهای عملی و نظری همراه بوده و توانایی آنها در سنجش و گزینش داوطلبان مورد تردید قرار گرفته است. به گونهای که متخصصان حوزه اندازهگیری آموزشی را به استفاده از روشهای جدیدتر و کارآمدتر، سنجش تشخیصی شناختی، سوق داده است. هدف: هدف مقاله حاضر تحلیل تشخیصی ...
بیشتر
زمینه: رویکردهای سنتی و جاری سنجش در بازنمایی قابلیتهای زبانی افراد با چالشهای عملی و نظری همراه بوده و توانایی آنها در سنجش و گزینش داوطلبان مورد تردید قرار گرفته است. به گونهای که متخصصان حوزه اندازهگیری آموزشی را به استفاده از روشهای جدیدتر و کارآمدتر، سنجش تشخیصی شناختی، سوق داده است. هدف: هدف مقاله حاضر تحلیل تشخیصی سوالات بخش درک مطلب آزمون ورودی دورههای دکتری زبان انگلیسی عمومی با استفاده از مدل غیرجبرانی فیوژن به منظور شناسایی مهارتهای آزمون مورد مطالعه، کفایت مدل ارائه شده (همگرایی و برازش مدل)، توان تشخیصی آزمون و میزان تسلط داوطلبان در هر یک از مهارتها بود. روش: جامعه مورد بررسی عبارت از کلیه 3942 داوطلب کنکور در رشتههای آموزش زبان انگلیسی، زبانشناسی، مترجمی و ادبیات انگلیسی در سال 1391 بود و اطلاعات مربوط به 2754 آزمودنی به عنوان گروه نمونه در تحلیل نهایی وارد شدند. از تحلیل محتوای آزمون، کدگذاری آن و بررسی گزارشهای کلامی پنج دانشجوی کارشناسی ارشد و دکترای زبان انگلیسی دارای سابقه تدریس در آموزش زبان انگلیسی برای تعیین مهارتهای زیربنایی احتمالی هر یک از سوالات استفاده شد. یافتهها: نتیجه بررسیهای بخش کیفی شش مهارت تدوین شده شامل استفاده از دانش واژگان، استفاده از دانش نحوی، استخراج اطلاعات صریح، استنتاج، اتصال و ادغام و استفاده از دانش عملی بود. تحلیل دادهها با استفاده از مدل غیرجبرانی فیوژن کاهش یافته مبتنی بر الگوریتم زنجیره مارکف مونته کارلو، نشان دهنده کفایت مدل تدوین شده و امکان استفاده از آن در دادههای زبان انگلیسی بود. اتصال و ادغام (1/39 درصد)، استفاده از دانش عملی (8/36)، استخراج اطلاعات صریح (1/37 درصد)، استنتاج (9/25 درصد)، استفاده از دانش نحوی (1/25) و استفاده از دانش واژگان (9/22 درصد) به ترتیب آسانترین تا دشوارترین مهارتهای آزمون درک مطلب است. ضریب دشواری آزمون 42/. به دست آمد و آزمون از توان تشخیصی بالایی برخوردار نبود. بحث و نتیجهگیری: امکان استفاده از مدلهای تشخیصی شناختی در دادههای مربوط به آزمونهای زبان وجود دارد و منجر به کسب اطلاعات بیشتر از آزمون و پاسخ آزمودنیها شده و به تحقق هدف سنجش برای یادگیری کمک میکند.کلمات کلیدی: مدلهای تشخیصی شناختی، مدل غیرجبرانی فیوژن، مهارتهای سازه درک مطلب، زبان انگلیسی